رمان ساعت 3 بامداد
«به نام خدا»
نویسنده: (زهراعبدی) #دلربا
رمان ساعت 3 بامداد
مقدمه:گاه می اندیشم چندان مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشم!
همین مرا بس که کوچه ای داشته باشم وباران وانسان هایی در زندگی ام باشند که زلال تر از باران هستند.
ژانر:هیجانی وترسناک وطنز.
خلاصه:امیر وکامیار دو دوست صمیمی هستند حتی بیشتر از دو دوست صمیمی!آنها با هم یک برادرند ورفاقت دوستی آنها همیشه پابرجاست،که هر رازی را بهم می گویند ،حال مسئله ای و رخ دادن حادثه ای هولناک برای ...
- 320 روز پيش
- abbas alimirzaiy
- 176,010 views
- ارسال نظر