دانلود رمان افسون و سورن
خلاصه رمان : باران رنگ های آهنگین دارد، خورشید و بادبان های خیره کننده سفر خود را در بی نهایت تصویر می کنند.
در بندر آبی چشمانت، پنجره ای گشوده به دریا و پرنده هایی در دوردست به جستجوی سرزمین های به دنیا نیامده.
در بندر آبی چشمانت، برف در تابستان می آید.
کشتی هایی با بار فیروزه که دریا را در خود غرقه می سازند بی آنکه خود غرق شوند…
قسمتی از داستان رمان افسون و سورن
دستی کشیدم بر رویش ...
- 1159 روز پيش
- abbas alimirzaiy
- 57,186 views
- ارسال نظر