دانلود رمان محکوم به عذاب
خلاصهی رمان : کاش می شد برای چند ساعت مُرد…
آن وقت است که می فهمی چه شخصی برایت دق می کند…
چه شخصی ذوق می کند!! دلم ساعتی مردن و خواب آرام می خواهد؟
قسمت و بهره خیلی ها شده، نوبت من هم روزی خواهد شد؟…
قسمتی از متن رمان محکوم به عذاب
دیگه آبی تو بدنم باقی نمونده بود که به اشک تبدیل شه!
هق هق کنان از جایم بلند شدم و لباسم را پوشیدم.
در رو باز کردم و از خانه ...
- 1159 روز پيش
- abbas alimirzaiy
- 40,485 views
- ارسال نظر