دانلود رمان از گروگانگیری تا عشق
خلاصه رمان : این رمان برگرفته از زندگی دختر شاد و خنده رویی هست که در یک خانواده ی سه نفره زندگی می کند.
او فرزند آخر خانوادشون هست و دختر یکی یکدونه ی مامان باباش…
توی این رمان بنا به دلایلی که بعدا خودتون می فهمید از یک نفر متنفر می شود و عاشق یک نفر دیگه می شود.
ولی از هیچ کدوم هیچ خیری نمی بینه.
دختر می فهمه عاشق کسی هستش که زندگیش رو تغیر داده.
اسم این دختر رها است که تو هر شرایطی شاد و خنده از صورتش محو نمیشه اگر چه در دلش غم هایی هم هست.
ولی اون خیلی تودار و محکمه و مشکلات و ناراحتی هاش رو بروز نمیده…
در این رمان رهای داستان توسط عده ای قـاچـاقـچـی ربوده میشه و…
قسمتی از متن رمان از گروگانگیری تا عشق
_مامان، مامانی، مامان، مــامــان. کجایی پس تو، مامان…
وای پس چرا جواب نمیده.
از اتاقم اومدم بیرون و از پله ها اومدم پایین.
حتما تو آشپزخونه داره غذا می پزه دیگه.
قبل اینکه برم تو آشپز خونه گفتم بزار بترسونمش، یه قدم رفتم عقب و پشت دیوار قرار گرفتم.
همین که می خواستم بپرم تو آشپزخونه یه دفعه قیافه خودمو تو آینه دیدم، یواشکی بدون اینکه مامانم بفهمه خندیدم.
خنده هم داشت، موهای بلندم چسبیده بود به هم و بپخش شده بود روی کله ام، چتری هامم به طور فجیعی ریخته بود روی پیشونیم، ابروهام هم برعکس مسیرشون قرار گرفته بود.
تقریبا شده بودم یکی شبیه خواهر جنی…
هیچی دیگه داشتم می گفتم، یه قدم رفتم عقب…