دانلود رمان بیتار و پود
خلاصهای از رمان : داستان رمان در مورد دو زوج است که در یک آپارتمان و در همسایگی یکدیگر زندگی می کنند.
دو زوج با نوع زندگی کاملا متفاوت و دیدگاه هایی که از زمین تا آسمان با یکدیگر فاصله دارند.
“دل من زن روستایی است، با چارقد گلگلی و چای که همیشه پای دار قالی سرد می شود…
دل من زن روستایی است…
دل من از جنس تار است و پود احساس تو…
چه قیمتی است این عشق دستبافت؟!”
قسمتی از متن رمان بیتار و پود
پناه:
جمعه های دوست داشتنی من…
جعمه های پر انرژی من…
نگاهی به ساعت می اندازم، دوازده و بیست و پنج دقیقه را نشان می دهد.
که ما روزهای تعطیل خودمان را کاملا خواب هستیم.
زیر کتری را کم می کنم و چای را دم، تلویزیون را روشن می کنم و با صدای بلندش از جای خود می پرم.
خنده ام را جمع می کنم و به سرعت صدایش را پایین می آورم.
کمی شبکه ها را عوض می کنم، صدایش را کمی زیاد می کنم و باز به آشپزخانه می روم.
صبحانه را روی جزیره گرد وسط آشپزخانه مان می چینم و به اتاق می روم.
روی تخت را مرتب و لباس های شلخته را با غرغر جمع می کنم و به سبد رخت های چرک می اندازم.
شلوارش را که در آورده همان جور روی زمین رها کرده و رفته…
همچین مرد تنبلی داریم ما؟! دوش های ساده اش را به اندازه هزار ساعت حمام های من طول می دهد.
خانه همیشه شلوغمان دهن کجی می کند و امروز صبح هم خوردن و…