دانلود رمان ترمه
خلاصه ی رمان : داستان این رمان درباره ی دختری به نام ترمه است.
ترمه پس از مرگ نامزدش سعید، ناخواسته و به اجبار با برادر سعید ازدواج می کند…
قسمتی از متن رمان ترمه
سهیل من رو نمی خواد و منم به یک ازدواج اجباری راضی نیستم…
من عاشق سعید نبودم اما… دوستش داشتم…
حالا بدون هیچ حسی اونم با اجبار باید ازدواج کنم…
از طرفی ناراضی نیستم بهتر از اینه که تو خانه ای بمونم که هر روز باید نگاه ترحم آمیز مادربزرگ رو تحمل کنم و نیش و کنایه های مردم رو بشنوم.
در تمام مدتی که نامزد بودیم سعید پر بود از عشق و علاقه… از عشق دختری که همیشه احساساتش یخی بود…
دوستش داشتم اما ابراز علاقه تو وجود من خشک شده بود.
با این همه بی مهری باز می گفت :
“دوستت دارم”
_مادر جان خواهش می کنم من راضی نیستم آقا سهیل به خاطر من یک عمر زندگیش تباه بشه.
راضی نیستم از دختری که بهش علاقه داره بگذره به خاطر این که به وصیت برادرش عمل کنه.
من میرم مطمئن باشید و دیگه برنمی گردم.
بگذارین همه چیز فراموش شه…
_ترمه چرا متوجه نیستی…
سهیل با عصبانیت حرف مادر رو قطع کرد و گفت :
_مامان جان اون فردی که متوجه نمی شه شما هستید، نه من راضی هستم و نه ترمه…
ترمه ممکنه خیلی فرصت های دیگه برای ازدواج داشته باشه.
ترمه و برادرم سعید فقط نامزد بودن، ترمه فقط یک دختر ۲۲ ساله هست، پس قطعا می تونه دوباره ازدواج کنه…
با مکثی ادامه داد :
_اما با شخصی که دوستش داشته باشه.
آقای خسروی بالاخره سکوت رو…