دانلود رمان طلسم خاکستری
خلاصه رمان : تا به حال شده با شخصی برخورد داشته باشید که مغرور یاشه و حاضر به پذیرفتن هیچ علاقه و دوست داشتنی نیست؟!
حال همان شخص ممکنه با دیدن یک نفر غرورش کم کم نزول کنه!
خوب داستان این رمان در همین مورد هست…
داستان طلسم خاکستری از زبان شخصیت اول داستان که اتفاقا یک دختر هست گفته شده، دختری که نامش السا است.
او در یک خانواده پنج نفره با دو برادر و پدری فوق العاده سخت گیر زندگی می کند.
السا کارشناسی ارشد قبول می شود و به دانشگاه جدید می رود
وقتی او وارد دانشگاه می شود، یک شخصیت هم تراز خودش البته از لحاظ اخلاقی نه مالی هم وارد می شود. این دو با یکدیگر روبرو می شوند که…
قسمتی از متن رمان طلسم خاکستری
نگاهی به ساعت دیواری اتاقم که عکس خانوادگیمون پشت عقربه هاش قرار داشت انداختم ۸ صبح رو نشون می داد.
فوری رو تختم جا به جا شدم اطرافم رو جمع و جور کردم و فوری از تختم بلند شدم.
لباسم رو عوض کردم و تی شرت و شلواری که مامان واسم خریده بود رو پوشیدم و رفتم پایین.
صغری خانم رو دیدم که با لباس فرمش مثل همیشه از این طرف خونه یا بهتره بگم کاخ پدرم به اون طرف می رود.
با لبخند مهربون همیشگی اش بهم گفت:
_سلام عزیزم کی بیدار شدی؟
با یک لبخند پاسخش رو دادم و گفتم:
_سلام، همین الان صغری خانم، راستی چه خبر؟ بقیه کجا هستن؟
با دستمالی که در دستش بود و داشت گرد گیری می کرد اشاره ای به در اتاق خواب مامان و بابام کرد و…