دانلود رمان نقش نگار
خلاصهای از رمان : نگار با مادر و خواهرش زندگی می کند.
او تصمیم می گیرد نقش خود را در زندگی ایفا کند.
همه چیز از آن روزی آغاز می شود که نگار برای کار کردن وارد یک شرکت می شود.
داستان این رمان مبارزه نگار با رسم و رسوم های خانواده اش و کشف کردن توانمندی ها و حس های بی انتهای خودش است…
بخشی از متن رمان نقش نگار
– برو کنار بچه می سوزی…
نگین با اخم از این جمله مامان از کنار سینک کنار رفت و گاز محکمی به خیار نصفه توی دستش زد…
بخار بلند شده از سینک با بوی تند سیر سبزی پلو رو نفس کشیدم و به خرد کردن آرام کاهو های روی میز ادامه دادم.
کاسه بلوری که نیم ساعتی بود جلوم بود و پر شدنی نبود…
دست بردم و از آبکش کنار دستم از بین تمام اون سبزها، قرمزها و نارنجی ها و حتی بنفش ها هویجی برداشتم.
مامان عرق روی پیشانی اش را پاک کرد.
سیب زمینی های آماده کرده اش را کف ظرف گذاشت، لبخند نصف نیمه ای زدم.
حتی نوع ته دیگ غذا هم با سلیقه اش باید جور می بود.
- یک ساعت اون یه ذره کاهو تموم نشده؟!…
به چشم های شیطونش نگاه کردم و جوابی ندادم…
- یعنی مگه دست اونه، انقدر تو خانه نگهش دار تا یاد بگیره کاری که تو می خوای رو انجام بده.
صدا در آشپزخانه را خیلی راحت رد کرد و به گوش هر سه نفر ما رسید.
نمی خواستم حتی سرم را بلند کنم.
برایم این جمالتش عجیب نبود.
می دانستم اگر مغزش را هم باز…