دانلود رمان هنگامه
خلاصهی رمان : هنگامه قصه زندگی دختری است که عشقی قدیمی و کهنه را درون دل و در سرش دارد.
هنگامه ای که پس از سال ها با عشقی رو به رو شده که مجبور است سال های عاشقی با او را نه به یاد بیاورد و نه مرور کند…
او باید مدیری مدبر باشد…
و هر روز در محل کارش در کنار همان شخصی که سال ها مخاطب خاص روزهایش بوده حاضر شود…
و راز دل را بر زبان نیاورد و در قلب خود مخفی نگه دارد…
بخشی از متن رمان هنگامه
کار باید از روی دلسوزی انجام بگیرد و خودنمایی و خودپسندی در آن نباشد.
حقیقت این است که تو باید بکوشی تا همسرت را نجات بدهی و او را به فعالیت گذشته بازگردانی…
هنگامه! تو در خیلی امور لیاقت خود را آزموده و آن را به کار انداخته ای این بار هم مثل گذشته خودت مرکز دایره هستی و این تو هستی که باید دیگران را به دور خود بگردانی!
من تو را زنی فروتن با استقلال و رأی و فکر می شناسم که به خاطر صفای روحی که در وجودت هست درد را شناخته و با دلجویی فوق العادهات در رفع و التیام آنها کوشیده ای!
اینک وقت آن رسیده که یکبار دیگر آستین همت بالا بزنی و به کمک مردی بشتابی که هنوز حلقه پیوند او را به انگشت داری…
مگر نه اینکه همیشه می گفتی دوست داری همه انسان ها را شاد و خوشبخت ببینی و همه در آسایش و رفاه زندگی کنند؟!
حالا من بتو می گویم که به خودت نگاه کن و ببین…