خلاصه رمان :
“توجه” ((مطالعه این رمان به افراد زیر شانزده سال توصیه نمیشود))
۲۵ سال از حادثهی سرنوشت ساز میگذرد.
معصومه یکی از اصلی ترین افرادی است که زندگی اش به سبب خطای ۲۵ سال پیش حسام، دچار دگرگونی شده است.
قضای الهی آن چنان مقدر میشود که فرزندان این دو نفر به هم علاقه مند شده و عامل رویارویی والدینشان میشوند.
حسام پس از ۲۵ سال در مییابد که خود نیز بازیچهی دست فرد دیگری بوده است.
و میفهمد که ثمرهی ۲۵ سال از زندگیاش چیزی جز سراب نیست.
قسمتی از متن رمان یار سست وفا
“حسام”
نمیفهمیدم.
یه نسخه نه چندان قدیمی از یک کتاب، چرا باید این طور باعث آشفتگی حالش بشه؟
چرا باید با کلی بهانه اون رو به دستم برسونه؟
اون هم دقیقاً وسط مراسم خواستگاری!
مگه الان نباید در مورد موضوعات مهمتر حرف بزنیم؟