موضوع رمان جن گیر: ترسناک
رمان جن گیر نوشته: mehrantakk
خلاصه داستان: آقای محمدی به همراه همسرش تمام عمرشان را وقف جن گیری و کمک به انسان های بی گــناه کردند.
بیست سال می گذرد و آقای محمدی پس از آسیب هایی که می بیند از همه چی خسته میشود.
دوست دارد برای یک مدت طولانی جن گیری را کنار و مشغول استراحت کردن بشود.
اما استراحت کردن شاید برای او بی معنی باشد.
اینبار به خاطر همسرش مجبور میشود به سمت ماورای طبیعت برود و با آن دنیا درگیر بشود.
خانوم محمدی حتی نمیداند خواهرش برای چی از دنیا رفت.
برای اینکه متوجه بشود تنها یک راه باقی مانده…
*احضار کردن روحش*
اما حقایق خوشایندی اشکار نمیشود و هردو ی آن ها قدم به قدم با پاهای خودشان به سمت نابودی کشانده می شوند.
قسمتی از رمان جن گیر
نیش خندی می زنم و بدون پاسخِ خاصی، لیوان چایی ام را در دست می گیرم و یک جرعه از آن می نوشم.
امروز”بیست و سوم آذر هزار سیصد و نود”بود.
جلسه ای محرمانه با مدیر یکی از بهترین دانشگاه های شهر تهران ترتیب دادیم.
با عنوان سخنرانی بنده و خانومم در داخل بعضی از کلاس های دانشگاه و هماهنگ کردن یک سری مسائلِ از پیش لازم و البته گرفتن گواهی مدیر برای این سخنرانی. مطلب اصلی جلسه که من و خانومم را پشت میز مدیر نشاند.
روشن سازی در رابطه با صبحت کردن برای دانشجو ها و باز کردن یک سری مسائل و البته جواب دادن به همه ی سوال های آن ها به طور شفاف و بدون پرده در رابطه با مقوله ی ماورای طبیعت.
البته این را بگویم:
اولین باری نیست که من و خانومم میخواهیم برای دانشجوها سخنرانی بکنیم…