رمان همخانه ارواح نوشته fateme078 دانلود با لینک مستقیم
خلاصه داستان:
ماجرا از اونجایی شروع میشه که دنیز به همراه ارغوان برای تحصیل به خانه ی قدیمی پدربزرگ مادرش سفر می کنند. غافل از اینکه دست سرنوشت زندگی اون رو با دو دختری که در گذشته در این خونه زندگی می کردند گره زده. دو خواهر که سال های گذشته، زندگی مخفیانه ای توی این خونه داشتند و حالا دنبال آزادی از بند اون خونه اند.
قسمتی از رمان همخانه ارواح:
کنار گل های یاس باغچه ایستادم. در حالی که چمدونم رو جلو-عقب می کردم، یاد دیشب افتادم که بابا بعد از یک ماه، اجازه ی رفتن از تهران رو صادر کرد. این هفته به کل نازش رو کشیدم؛ دیشب هم گفتم: -اگه نذاری برم، مثل مریم دختر فراری میشم و از این زندونی که برام ساختی فرار می کنم! بابا چه قدر از این حرفم شوکه شده بود!
سیلی که به گوشم زد رو به یاد دارم. آخر هم گفت: -هر قبرستونی که می خوای بری، برو! توی خونه ی من کمتر از گل به تو نگفتن؛ اما اگه می خوای از این خونه بری، باید جایی که من میگم بری! کلیدی رو از روی میز برداشت و به دستم داد. می گفت مادرم یه زمانی توی اون خونه زندگی می کرده؛ حتی علتش رو هم نپرسیدم. به مادرجون نگاه کردم؛ صورت گرد و لپ های برآمده اش من رو به سمتش کشوند. بی محابا بـ ـوسهای به صورت کوچولوش زدم. لبخند عمیقی زد و گفت: -دنیز! مادر قربونت! این آجیلا رو برات آوردم، تو راه از گشنگی تلف نشی؛ مادر، نری تو راه چیپس و پفک و از این چیزا بخوری…
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.