تارخ نامدار میشه که همه بلانسبت عین سگ ازش میترسن…
رمان الفبای سکوت pdf
تارخ قصه خیلییی هات و جذابه اما دخترمون
حسابی اعصاب و هورموناش رو می ریزه بهم..
خلاصه رمان الفبای سکوت
کلید برق را زد. حالا دو مرد بهتر میتوانستند چهرهی همدیگر را ببینند. شاهین با ترس به هیبت عصبانی مرد مقابلش خیره شد. _ چی شده تارخ خان؟ تارخ پوزخندی زد. _ خیلی چیزا شده. جنابعالی خبر نداری؟ شاهین به زور لبخندی زد. _ مهران گفت باهام کار دارین. ولی من نمیدونم جریان چیه؟ تارخ با تمسخر براندازش کرد. _ عجب! که جنابعالی نمیدونی چخبره؟ لب زیرینش را به دندان گرفت و سر تکان داد. _ خیلی خب الان من یادت میندازم خبرارو… فقط سعی کن همکاری کنی باهام.
دستش را داخل جیب کتش برد و عکس دختر جوانی که مربوط به مریم کریمی بود را از جیبش بیرون کشید. عکس را مقابل صورت شاهین نگه داشت. _ یادت اومد؟ شاهین آب دهانش را قورت داد. سعی کرد خودش را خونسرد نشان دهد. _ این زن کیه؟ تارخ هیستریک خندید و عکس را پایین آورد. شاهین خواست دهان باز کرده و چیز دیگری بگوید که مشت سنگین تارخ روی فکش فرود آمد. برخلاف مشت سنگینش لحنش همچنان آرام بود و البته پر از تمسخر. _ الان چی؟ الان یادت اومد؟
اشتراک گذاری
900 روز پيش
زینب محمود ابادی
130,021 views
تومان25,000Original price was: تومان25,000.تومان24,500Current price is: تومان24,500.
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.