توضیحات
رمان جاذبه عشق نوشته ی پریسا.ق
ژانر: عاشقانه اجتماعی
خلاصه:
دختری از جنس حوادختری شکست خورده با یادگاری از روزهای شکستش.پسری از جنس آدمپسری مغرور با قلبی از جنس سنگ.دو انسان با دنیایی متفاوتدو آدم که با نفرت وارد زندگی یکدیگر میشوند و عشقی عمیق به وجود میآورند.
(عاشقانهای که با نفرت آغاز میشود)رمانی عاشقانه با چاشنی کلکل
پایانی غیرقابل پیشبینی….
باعکس وتصویرسازی عکس شخیت ها
-من پول زور نمیدم آقا،بعدم واقعا که خیــــــــــــــلی پرویی تو بودی که زدی جفت ماشینارو ترکوندیا در حالی که گوشیش رو از جیبش در میاورد دوباره اون صدای نحسش رو شنیدم
-خودت خواستیا!
-بردیا داداش چیکار میکنی؟
-میخوام زنگ بزنم به پلیس علی
-بردیا مگه مغز خر خوردی آخه کدوم احمقی برا یه لجبازی مسخره زنگ میزنه به پلیس؟؟؟ با دستام بهش اشاره کردم و قبل اینکه دهن باز کنه من جوابشو دادم؛ :این احمق انقد عصبی شده بود که رگ گردنش باد کرده بود
-ببین دختره دیگه زبونت داره خیلی دراز میشه ها اگه فقط یه چرت دیگه بگی… پردیم وسطش حرفشو گفتم؛ :مثلا اگه بگم چی میشه؟؟؟
-جوری میزنمت که تا یک ماه نتونی از جات تکون بخوری دستمو تو هوا تکون دادم جوابشو دادم؛ :بزار اونایی که زدی رو از بیمارستان مرخص کنن بعد درمورد منم یه فکری میکنیم با این حرفم سوگل و رفیق شفیق این پسره مزخرف پقی زدن زیر خنده ولی این عنق خان کارد میزدی خونش در نمیومد،حال کردم بدجوووووور اصلا جیگرم جلا اومد..
برای مطالعه ی ادامه فایل کامل رو همین الان خریداری کنید ..
رمان پیشنهادی :