توضیحات
رمان دُر pdf
رمان در pdf
نویسنده: مریم_پیروند
ژانر: عاشقانه
خلاصه:
مامان با گریه به طرفم اومد و دستمال کاغذی رو زیر بینیش کشید و گفت:
– مگه نگفته راضی شده یه روز در هفته پناهو بیاریم پیش خودمون؟ خب پس چرا بابات رفت بچهرو نداد بهش؟ گفت… گفت پشبمون شده زیرِ قول و قرارش زده.
– بابا کجاست؟
مامان با بغض و گریه دستش رو تکون داد:
– زنگ زد، تو خیابون علاف مونده، میگه حالم خوب نیست حتی بیاد خونه، ببین این پسره چه بدبختی واسمون درآورده… میگم دُرسا دوباره یه زنگ بزن بهش، باش حرف بزن، ببین حرفِ حسابش چیه، واسه چی داره هر روز یه جور دورمون میده… بگو مگه خودت قول ندادی، مرد باش رو حرف بمون دیگه.