پارسی رمان
پارسی رمان یک بستر بدون محدودیت برای شما خوانندگان عزیز محترم امیدوارم از همراهی ما لذت ببرید…
پارسی رمان

تومان 23,800

توضیحات

رمان نشسته در نظر اثر آزیتا خیری

خلاصه رمان نشسته در نظر:
همه چیز از سفره امام حسن حاج‌خانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش می‌کرد که همه چیز به قاعده و مرتبه. چه میدونست خانم‌ جلسه‌ایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی‌درخشان زنگ می‌زنه و خبر می‌ده که عزادار شدن! اونم عزای کی؟ حاجی و پسر وسطیش،صابر و تازه بعد از شلوغی بروبیای شب سه و هفت، اهل خونه به صرافت افتادن که بفهمن تو واویلاییِ تصادف اول حاجی به رحمت خدا رفته بود یا پسرش؟! شوخی که نبود پای میلیاردمیلیارد ارث و میراث حاجی وسط بود…
بخشی از رمان:
چای دم کرده بود؛ آن هم توی قوری ست چای خوری تازه اش که همین امروز خریده بود.
ذوق وسیله نو بود یا التهاب یک شروع تازه؟! نمی دانست اما دوستش داشت.
کابینت را باز کرد و ظرف غنچه های گل محمدی را بیرون آورد این ها را اختربانو داده بود و او این روزها بی اینکه بخواهد چقدر نگران آن زن بود.
چند غنچه توی ظرف ریخت و از آشپزخانه خارج شد.
آینه و شمعدان عقدش حالا روی میز کنار هال جا خوش کرده بود و گلدان کوچکی درست کنار آینه به نگاهش لبخند میزد.
وقت عبور بی اراده برگ های گل را ناز کرد و در نور کم آباژور چشم چرخاند چیدمان خانه کامل نشده بود، اما کم کم از اینجا خوشش می آمد.
می توانست برای شب های زمستان کلی کاموا بخرد و میان حساب و کتاب کارگاه کوچکش، به یاد روزهای منزل عمو غفور شال و جوراب و دستکش ببافد.
تراس بزرگی داشت این خانه و او باید فکری هم برای گل و گلدان هایی می کرد که قرار بود لبه تراسش بچیند.
عمیق تر نفس کشید و عطر خانه تازه در مشامش پیچید. یک چیزی بود بین نویی وسایل و عطر محو لباس هایش.
همه چیز همانی بود که روزهای دانشجویی آرزویش را کرده بود؛
اینکه او باشد و یک خلوت دنج کنار مردی که عاشقش بود فقط اگر…
اگر کابوس حرف های حاج رحمان رهایش می کرد.
قدم به اتاق خواب گذاشت و مقابل آینه ایستاد. نم حمام هنوز روی موهایش بود و صورتش آرایشی نداشت.
تارهای مو را از صورتش کنار زد و خیره به چشم های توی آینه یک باره لبخندی که داشت پر زد.

  • اشتراک گذاری
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • 7 روز پيش
  • abbas alimirzaiy
  • 4 views
  • تومان 23,800
  • 0 کامنت
  • برچسب ها:
کامنت ها

  • abbas alimirzaiyسلام عزیز این رمانی که پایین لینکشو میزارم به اسم جلد دو این رمان انتشار پیدا کر...
  • سویلسلام من جلد دوم این رمان رو میخواستم لطفا بزاریدش...
  • abbas alimirzaiyسلام در تلگرام یا واتس اپ به شماره ی 09221706572 پیام بدید...
  • کریمیسلام من هزینه رمان قصاص از سارگل حسینی راپرداخت کردم ولی دانلود نشد...
  • ریحانهداستان خیلی قشنگی بود و کلی کیف کردم از خوندنش و توصیه کردم دوستامم بخونن حتما...
  • ریحانهداستان خیلی قشنگی بود و کلی کیف کردم از خوندنش و توصیه کردم دوستامم بخونن حتما...
  • abbas alimirzaiyسلام روز بخیر اگر مشکلی دارید با شماره ی 09221706572 در روبیکا در زمانی که انترن...
  • abbas alimirzaiyسلام روز بخیر اگر مشکلی دارید با شماره ی 09221706572 در روبیکا در زمانی که انترن...
  • abbas alimirzaiyسلام روز بخیر اگر مشکلی دارید با شماره ی 09221706572 در روبیکا در زمانی که انترن...
  • abbas alimirzaiyسلام روز بخیر اگر مشکلی دارید با شماره ی 09221706572 در روبیکا در زمانی که انترن...
اینماد
درباره سایت
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
آمار سایت
  • 451 نوشته
  • 1435 محصول
  • 209 کامنت
  • 480 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.