دانلود رمان دنیای دنیا
خلاصه رمان : داستان این رمان درباره زندگی دختری ۱۵ ساله به نام دنیا است.
دنیا دختری از یک خانواده پولدار است. او فوق العاده تیزهوش است.
دنیا قصد سفر به استرالیا را دارد، اما پدر دنیا برای رفتن او به خارج برایش شرایطی می گزارد.
خواسته ی پدرش از او نوشتن داستان های عاشقانه ای است که در زندگی اطرافیان دنیا رخ می دهد.
که این شرایط مسیر زندگی دنیا را شکل می دهد…
قسمتی از متن رمان دنیای دنیا
امروز تولد ۱۵ سالگی منه خیلی خوشحالم نمی دونم بابام کادو تولد واسم چی گرفته ولی خیلی کنجکاوم که بدونم.
خب من خودم رو ...
دانلود رمان تنهایی های من
خلاصه رمان : داستان این رمان مانند زندگی همه ی انسان ها است.
لحظات تندی آن مثل باد با سرعت می گذرد و لحظات دردناک ما جان می دهد تا بگذرد.
این رمان می خواهد درد یک دختری را نشان دهد که دراین دنیا فقط خدا را داشت.
شاید برخی از آدم ها وقتی دردی به سراغ آن ها می آید بگویند ما دیگر تمام شدیم، دیگر می ممیریم، اما بعد از مدتی می بینیم که آن درد برای ما عادی شده است و ما هنوز هم زنده هستیم و زندگی می کنیم.
باران این داستان با دردها کنار نمی آید، ...
دانلود رمان شبیه یک مرداب
خلاصهی رمان : داستان رمان درمورد تارا گریفین می باشد.
دختر نوزده سالهای که اهل کارولینا هست.
تارا با آرزوها و رویاهای دور و دست نیافتنی و یک عشق تمام نشده و کوهی از مشکلات مالی که سر راهش قرار دارد، تصمیم می گیرد برای ادامه تحصیلات خود به کانادا برود.
اما هیچوقت اوضاع طوری پیش نمی رود که برنامهریزی کرده بود…
قسمتی از متن رمان شبیه یک مرداب
زمانی که در چپل هیل کارولینا زندگی می کردم، همیشه یک ظاهر احمقانه و مثبت عین یک دختر درس خوان داشتم.
یک دختر ۱۹ ساله عاشق ادبیات فرانسه با کلی آرزوهای بزرگ….
مادرم وقتی خیلی بچه ...
دانلود رمان پیشم بخند خلاصه: این داستان، زندگیای رو به تصویر میکشه که پستی و بلندیهای زیادی دیده. پسری که راه شادی رو به زندگیش بسته و دختری که در کشف دلیل پوزخند زدنهای اونه. غافل ازاینکه پشت این پوزخندهای پسر، غمهای فراوان و داستانهایی پنهان شده. این دختر میتونه رنگ و بوی عشق و خوشبختی به زندگی پسر بده؟
دانلود رمان پیشم بخند
خلاصه رمان : هان ای شب شوم وحشت انگیز!… تا چند زنی به جانم آتش؟…
یا چشم مرا از جای برکن… یا پرده ز روی خود فروکش…
با یک اتفاق، روال زندگی آن دختر و خانواده اش تغییر کرد. آنها برای فراموش کردن، از کشورشان دور شدند.
اکنون که برگشته اند، باید میزبان تغییرات در زندگیشان باشند…
بخشی از متن رمان پیشم بخند
“پگاه”
اگه با اون شب حساب می کردیم، تقریبا سه شبی می شد که ما (خانواده ی کیانیان) اومده بودیم کرمان.
سال ۱۳۸۲، من شش سال داشتم. اما همه چیز یادمه.
حتی یادمه که اون روز نحس دی ماه بود. تلخ ترین روز ...
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.