خلاصه داستان: داستان رمان درباره دختری به نام یاسمین است.
او مادرش را دو سال پیش از دست می دهد و حالا خودشه و پدری که بعد از فوت مادرش اوضاع قلبش اساسی خراب شده.
و یک خواهر بزرگتر که اسمش یگانه است و ازدواج کرده.
خودش و تنهاییش، خودشه و غم ازدست دادن همدمش، سنگ صبورش، مادرش…
یاسمین تا الان تو زندگیش مشکل داشته ولی با وجود مادرش اون مشکلات چیزی نبودن…
ولی از وقتی مادرش از دنیا رفته حتی کوچک ترین مشکل برایش بزرگترین مشکل هست.
چون مادرش همیشه پشتیبانش بود، دل گرمیش بود، همه چیزش بود.
با این وجود پدرش هم واسش کم نمیزاره، خواهرش هم همینطور…
ولی باز هم با اینکه یاسمین خیلی دوسشون داره، نمی تونه با اونا جای خالیه مادرش رو پرکنه.
یاسمین خانوم الان بیست و یک سالشه و…