خلاصه رمان : دالیت در آیین هندی ها به طبقه ای از مردم گفته می شود که از نظر مالی در سطح پایینی هستند. در هند این دسته از مردم معمولا برای کارهای سطح پایین جامعه خود انتخاب می شوند و…
و اما چرا این رمان به این اسم نامیده شد؟
در این رمان نه قرار است انسانی فقیر و یا انسانی غنی باشد.
نه شخصی خدمتکار یک خانه است و نه شخصی شغل سطح پایین دارد و نه شخصی هندی…
علت اصلی نوشتن این رمان بیان سرنوشت دختری است که به دلیل مشکلات زیادی که دارد، تصمیمی می گیرد که او را تبدیل به یک دالیت می کند.
حالا چرا دالیت؟ چرا به او می گویند که تو یک دالیت هستی؟
او نه به هند می رود، نه انسان نادرستی می شود و نه…
قسمتی از متن رمان دالیت
نمی خواستم به کارم فکر کنم این تصمیمی بود که سه ماه قبل گرفته بودم، براش برنامه ریزی کرده بودم، می دونستم دارم چه کار می کنم، برای خیلی ها عاقلانه نیست ولی برای من هست، این تنها تصمیمی بود که دارم خودم می گیرم، این زندگی برای من هست، هرگز به رویاهام نمی رسم، ولی می خوام برای دو روز، فقط دو روز تجربه اش کنم.
برای هزارمین بار گفت:
_فکرهات رو کردی؟ می دونی داری چه بلایی سر خودت می آوری؟!
_بلا نیست، شب به واقعیت پیوستن رویای من هست.
_می دونی اگه خانواده ات متوجه بشن چه اتفاقی می افته؟!
_چرا اینقدر منو سوال و جواب می کنی؟
چرا شیوه ی پند و اندرز گرفتی؟
باهات صحبت کردم تو…