دانلود رمان زمستان داغ
خلاصه رمان : سارا دختری است که از کودکی به پسرعمه اش پرهام علاقه مند می شود و از رفتارهای پرهام احساس می کند که پرهام هم به او علاقه مند شده است.
اما در کمال ناباوری پرهام با لعیا ازدواج می کند و سارا که از این ماجرا شوکه است، احساس می کند که دیگر هیچوقت نمی تواند ازدواج کند و این عقیده، سارا را در مسیر دیگری از زندگی قرار می دهد…
قسمتی از متن رمان زمستان داغ
_عروس، دوماد اومدن!
صدای پر از شادی پردیس بود که اومدن پرهام و لعیا رو خبر می داد.
تمام کسانی که توی سالن بودند به سمت در خروجی رفتند که این لحظات رو تماشا کنند به جز من که توانایی دیدن مرگ رویاهامو نداشتم!
اشک توی چشم هام حلقه بست.
چیزی که اون روزها مهمون همیشگی چشم هام بود.
من همیشه پرهام رو مرد زندگیم می دونستم و حالا اون داشت با کسی غیر از من ازدواج می کرد.
پرهام پسرعمه من بود و چهار سال از من بزرگتر بود.
دقیقاً چهار سال و دو ماه و بیست و سه روز!
تا قبل از اون روز که خبردار شدم پرهام از دختر همسایه شون خواستگاری کرده است، هر شب با فکر روزهایی که با پرهام ازدواج کرده ام خوابم می برد.
نمی تونستم باور کنم تمام محبت های پرهام به من فقط به خاطر نسبت خانوادگی بوده است.
و من اون ها رو به اشتباه، به حساب علاقه گذاشته بودم.
چه لحظه هایی که همه باهم به گردش می رفتیم و من جز چشم های مشکی پرهام چیزی یادم نمی موند…