خلاصه رمان : نورسا دختر جوانی هست که بنا بر دلایلی در سن کودکی به عقد پسر عموی خود در می آید.
مسئول و ولی تام نورسا، پسر عمویش آریان می شود.
آریان از نورسا مانند خواهر کوچکتر خودش مراقبت می کند.
تا اینکه به مرور زمان عاشق نورسای نوجوان می شود.
و این عشق آغاز فصلی جدید و هیجان انگیز و غیر قابل پیش بینی برای هر یک از این دو نفر در دو وادی جداگانه بود تا اینکه نورسا…
قسمتی از متن رمان زندگی زناشویی
با اون صدای نکره اش برای صدمین بار داد زد:
_صاف راه برو.
با حرص و عصبانیت و خشم کفش پاشنه بلندم رو در آوردم و پرت کردم طرفش…
جا خالی نداده بود خورده بود وسط ملاج بی مغزش و با حرص جیغ زدم:
_سر من داد نزن معلم دو زاری فهمیدی؟