دانلود رمان مجنون گناهکار
خلاصه رمان : داستان رمان درباره ی زندگی دختری مغرور و تودار به نام لیلی است.
لیلی یک هفته مانده به عروسی به دلایلی ناگفته و بدون کسب اجازه از خانواده اش مراسم ازدواجش را با پسری که از اعماق وجودش دوستش داشت بهم می زند.
او مورد خشم و غضب خانواده اش قرار می گیرد اما لیلی هیچ توضیح و دلیل قانع کننده ای برای خانواده اش ندارد و همچنان به سکوتش ادامه می دهد…
تا جایی که لیلی رو به حال خودش رها می کنند و از خانه بیرونش می کنند…
با آق شدن از سوی خانواده و ترک کردن صفای گرم و پر از آرامش خانه، وارد برزخی جهنمی می شود.
روزگار از لیلی مهربان و صبور و عاشق دخترکی بی احساس، بی اعصاب و سنگ شده می سازد.
و لیلی در آن زمان برزخین با تک تک سلول هایش مرگ احساس را تجربه می کند.
همان مرگی که همچون برزخ کاری با آدم می کند که هیچ چیز خنده به روی لبانش و اشکی بر روی چشم هایش نیاورد و از انسان سنگی می سازد.
اما بازی سرنوشت لیلی رو…
قسمتی از متن رمان مجنون گناهکار
لیلی :
پشت به من ایستاده بود و حواسش بهم نبود.
مثل همیشه تیپ اسپرت زده بود و بوی خوبه ادکلنش مشامم رو پر کرده بود.
با قدم هایی لرزون به سمتش رفتم، با شنیدن صدای قدم هام سریع به سمتم برگشت و با لبخند مصنوعی به من خیره شد. ناخودآگاه اخم هام رفت در هم و سر جام ایستادم.
با تعجب به سمتم اومد و با صدای لرزونی پرسید:
_سلام، خوبی لیلی؟