پارمین یک دختر مستقله دختری که از۱۶ سالگی روی پای خودش ایستاده و سرد و گرم روزگار و چشیده،دختری که با آوردن خواهرش به خونه ی خودش مردی پا توی زندگیش میزاره که زندگیش رو عوض میکنه…
پارتی از اینده :
پانیذ:آره عالیه. رژ را به لبانش مالید،کیفش را برداشت،کفش های پاشنه بلندش را پاکرد و هول هولی از پانیذ خداحافظی کرد و از خانه بیرون رفت.همین که در ساختمان را باز کرد ساواش هم ماشینش را نگهداشت.پارمین سوار شد و سلام کرد. ساواش:سلام عزیزم خوبی؟ پارمین:عالیم تو خوبی؟ ساواش:خوبم و ماشین را راه انداخت. پارمین نگاهی به مجتمع پیش رویش کرد و گفت:اینجا کجاست؟ ساواش دره ماشین را باز کرد و درحال بیرون رفتن گفت:خونم. پارمین هم از ماشین پیاده شد و گفت:خونت؟مگه با مامانت و سینا زندگی نمیکنی؟ ساواش:آره ولی بلاخره ادم به تنهاییم نیاز داره. پارمین:اون که اره.
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
پشتیبانی آنلاین محصول
به گروه واتس اپ ما بپیوندید
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.