دانلود رمان پسر چشم آبی
خلاصه داستان: رمانی زیبا و عاشقانه درباره دختری به نام باران راضی هست که توانایی ذهنی بالایی دارد.
باران می تواند ذهن دیگران را بخواند و…
قسمتی از رمان پسر چشم آبی
وای خدا بازم جاوید…!!
هی هی هی منحرف نشید جاوید استادمونه، مرتضی جاوید…
هر روز ما امتحان داریم و اخلاق خوبی هم نداره.
راستی من چرا خودم رو معرفی نمی کنم؟
من باران هستم و فامیلم هم راضی هست، راستی من قدرت دارم هاااا…
می تونم ذهن بخونم و قدرتم خیلی زیاده، چرا شو خودمم نمی دونم.
یک برادر دارم به اسم رادوین اون هیچ قدرتی نداره رابطه ام باهاش خوبه.
رادوین نامزد داره و ...
دانلود رمان نفس عشق
خلاصه داستان: نترس حوا… سیب را با عشق گاز بزن… آدم بی عشق… لیاقت بهشت را ندارد…
نفس: روی تخت دراز کشیدم و تک تک خاطرات دارد یادم می آید، مانند یک فیلم…
حتی نمی تونم پلک بر هم بزنم…
چقدر زندگی می تواند غافلگیر کننده باشد…
درست لحظه ای که فکر می کنی همه چیز بر وفق مرادت است، روزگار با بازی های جدیدی یه سراغت می آید.
درست همین دیروز بود که مریم رو جلوی در دانشگاه دیدم و…
قسمتی از رمان نفس عشق
مریم: نفس، یک دقیقه وایسا باهات کار دارم.
نفس: بله، بفرما منتظرم…
مریم: میای امروز بریم خرید؟
نفس: مریم ما که دو ...
دانلود رمان گرگ و میش
خلاصه داستان: ایزابلا سوآن از شهر آفتابی فینیکز به شهر بارانی فورکز برای زندگی در کنار پدرش سفر می کند.
او این کار را می کند تا مادرش بتواند با همسرش که یک بازیکن بیسبال است به مسافرت برود.
مدرسه جدیدش در شهر فورکز نظر او را جلب می کند و با تعدادی از دانش آموزان ارتباط بر قرار می کند.
همچنین وی اذعان داشته برای نگارش روز اول مدرسه، زمانی که بلا برای اولین بار کنار ادوارد کالن می نشیند، او وی را کاملا تحت تأثیر قرار می دهد…
قسمتی از رمان گرگ و میش
مادرم با ماشینی که پنجره هایش ...
دانلود رمان طبقه ی زیرین
خلاصه داستان: داستان این رمان در قرن نوزدهم در شهر لندن اتفاق می افتد و نگاهی فانتزی به دنیای مردگان دارد.
مردگانی که پس از مرگ هنوز هم چشم هایشان به دنیای زنده ها است.
آنها می خواهند به دنیای زنده ها بازگردند.
اما چگونه؟!
چارلی کویین شخصیت اصلی داستان شیمیدان ماهری است که در میان مردگان زندگی می کند.
او در پی کشف محلولی اسرار آمیز به نام ”بازگشت” است تا با استفاده از آن محلول همه ی مردگان بتوانند به دنیای انسان های زنده بازگردند و…
قسمتی از رمان طبقه ی زیرین
لندن اوایل سال ۱۸۳۲ میلادی
روز سردی بود و برف سنگینی ...
دانلود رمان نجوا
خلاصه داستان: خندید و گفت: آره بشین به محمد آقا آبدارچی میگم بره داروهات رو بگیره.
خودمم بیرون کار دارم.
می تونی تا زمانی که میره داروهات رو بگیره با خیال راحت رو تخت گوشه اتاق استراحت کنی.
حالت اصلا خوب نیست…
رفتم سمت میز دفترچه رو برداشتم و گفتم :
مرسی… بهتره خودم برم بگیرم و بعدم برم خونه…
خندید و گفت: باید اتفاقی برات بیوفته سپیده خانوم؟!
قسمتی از رمان نجوا
یک پنی سیلین که بزنی خوب میشی.
وای پنی سیلین نه… از دردش که بگذریم من حساسیت داشتم.
سریع گفتم: جناب من حساسیت دارم.
لبخندی زد و گفت که همون ترسه دیگه…
تو درونم گفتم: آره ترسم هست.
اما ...
دانلود رمان مدافع عشق
خلاصه داستان: یکی از چشمانم را می بندم و با چشم دیگر در چهارچوب کوچک پشت دوربین عکاسی ام دقیق می شوم…
هاله لبخند لب هایم را می پوشاند، سوژه ام را پیدا کردم.
پسری با پیراهن شونیز سرمه ای که یک چفیه مشکی نیمی از بخش یقه و شانه اش را پوشانده.
شلوار پارچه ای مشکی و یک کتاب قطور و به ظاهر سنگین که در دست داشت.
حتم داشتم مورد مناسبـی برای صفحه اول نشریه مان با موضوع ” تاثیر طلاب و دانشجویان در جامعه ” خواهد بود…
قسمتی از رمان مدافع عشق
صدا می زنم:
_ ببخشید ...
دانلود رمان جان شیعه، اهل سنت
خلاصه داستان: داستان رمان از زبان دختری اهل سنت و از پای نخل ها و ساحل بندرعباس حکایت می شود.
الهه که با ورود جوانی شیعه به زندگی اش، طعم تازه ای از عشق و عقیده را می چشد و در کشاکش پاک ترین لحظات عاشقانه و ناب ترین دقایق عارفانه، به تبلور باور تازه ای می رسد…
قسمتی از رمان جان شیعه، اهل سنت
صدای قرائت آیت الکرسی مادر، بوی اسفند، اسباب پیچیده در بار کامیون و اتاقی که خالی بودنش از پنجره های بی پرده اش پیدا بود، همه حکایت از تغییر دیگری در خانواده ما می ...
دانلود رمان کمند
خلاصه داستان: زیبایی، تنها ملاک واسه ظاهره آدم ها است.
اگر زیبایی ظاهری نداشته باشی کسی بهت اهمیت نمی دهد.
عاشقت نمی شود. حتی نگاهتم نمی کند.
و شاید یه افرادی هم به خاطر چهره ات که زیبا نیست مسخرت کنند و بهت بخندند.
رمان کمند بازگوی این واقعیته که آدم ها زیبایی واسشون خیلی مهم هست.
کمند دختریه که همه اونو زشت می دونند.
برای یک دختر موضوع عذاب آوریه…
عذاب آوره که به اطرافیانت نگاه کنی و حسرت بخوری.
عذاب آوره جنس مخلاف بی توجه از کنارت رد بشه.
کمند چطور با این موضوع کنار میاد؟ یا اصلا می تونه کنار بیاد؟
قراره چه سرنوشتی براش رقم ...
دانلود رمان سجاده صبر
خلاصه داستان: داستان رمان درباره ی دو شخص به نام های فاطمه و سهیل می باشد که یکی از این دو سجاده نشین و دیگری کاملا متفاوت است.
این دو به شدت به یکدیگر علاقه دارند و با هم ازدواج می کنند و با وجود تفاوت دید و رفتارشون هر کاری می کنند تا زندگیشون رو حفظ کنند اما…
قسمتی از رمان سجاده صبر
وقتی سمانه خانم این خبر رو بهش داد تنش گر گرفت، احساس کرد الانه که از گرما قلبش ایست کنه.
احساس شرم و خجالت باعث می شد آرزو کنه که ای کاش هیچ وقت ازدواج نکرده بود، ای ...
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.