دانلود رمان ابر کبود
خلاصهای از رمان : زندگیم را باختم به چه قیمتی؟
عشقه به تو؟! یا یک دروغ تلخ؟!
تو به کابوس شب هایم تبدیل شدی، نه می گذاری ازت فاصله بگیرم، نه بهت نزدیک بشوم…
و من در اعماق این فاصله ها می سوزم.
من عشق تو را با وجود تلخی هایت پذیرفتم…
من دختر درسا نامم، دختری از تبار دیوانگی، می بارم تو نمی بینی…
تبخیر می شوم و به رویت نمی آوری، این انصاف نیست مرد من…
آری من درسایم، یعنی باید گفت درسا بودم ولی با تو…
و بدان ساده بودم و ساده هم می گذرم…
بخشی از متن رمان ابر کبود
– لطفا بس کن…
دیگه ...
دانلود رمان قرعه به نام سه نفر
خلاصه رمان : داستان درباره سه برادر با نام های (رادوین، رایان، راشا) است.
که در داستان شخصیت راشا کمی تا نسبتی پررنگ تر هست.
این سه برادر یک جورایی هم دارای شخصیت منفی وهم مثبت هستند.
با اینکه وضعیت مالی بدی ندارند ولی بعضی وقت ها دزدی می کنند.
با گذشت زمان آنها از هیجان دزدی خسته می شوند و تصمیم می گیرن که دیگر این کار منفی را انجام ندهند.
در این میان اتفاقاتی رخ می دهد و وکیلی با آنها ملاقات می کند و می گوید که پدرشان برای آنها یک ویلا به ارث گذاشته است.
با شنیدن ...
دانلود رمان پیشم بخند
خلاصه رمان : هان ای شب شوم وحشت انگیز!… تا چند زنی به جانم آتش؟…
یا چشم مرا از جای برکن… یا پرده ز روی خود فروکش…
با یک اتفاق، روال زندگی آن دختر و خانواده اش تغییر کرد. آنها برای فراموش کردن، از کشورشان دور شدند.
اکنون که برگشته اند، باید میزبان تغییرات در زندگیشان باشند…
بخشی از متن رمان پیشم بخند
“پگاه”
اگه با اون شب حساب می کردیم، تقریبا سه شبی می شد که ما (خانواده ی کیانیان) اومده بودیم کرمان.
سال ۱۳۸۲، من شش سال داشتم. اما همه چیز یادمه.
حتی یادمه که اون روز نحس دی ماه بود. تلخ ترین روز ...
دانلود رمان خسوف
خلاصهای از رمان : کلید صندوق چوبی اش را از توی کوله اش بیرون کشید و قفل قدیمی اش را گشود.
دار و ندارش را این جا می گذاشت، البته حواسش بود این صندوق در معرض دید کسی نباشد.
وسایل شخصی اش را از کودکی تا نوجوانی، همه را آن جا نگه داری می کرد.
چند تکه طلا هم داشت که یادگاری از کودکی هایش بود و هیچ وقت دلش نمی آمد که طلاها را بفروشد و پولشان را بخورد.
نمی خواست کسی از وجود طلاهایش بویی ببرد.
هرچند یک گردنبد طلا، یک انگشتر کوچک و دو النگوی کوچک این حرف ها را نداشت، ...
دانلود رمان ژن برتر
خلاصهی رمان : سایه، دختری که پدرش موقعیت اجتماعی حساسی دارد و روحیه عجیب و غریبش باعث شیطنت های خطرناکی می شوند.
سایه، عاشق سرعت، ماشین سواری و موتور سواری هست.
اما چون همچین اجازه ای ندارد، خودش رو به شکل پسرها درمی آورد و یواشکی رانندگی و موتور سواری می کند.
تا این که یک اشتباه، اون رو به مسیر خطر می کشاند.
پسر و دختری که هویت واقعیش رو می فهمند و تصمیم به انتقام می گیرند.
انتقامی که منجر به…
بخشی از متن رمان ژن برتر
کلاه ایمنی را روی سرش گذاشت و گاز پر صدایی به موتور وارد کرد…
اما حرکتی نکرد، ...
دانلود رمان تژگاه
خلاصهای از رمان : داستان رمان درباره زندگی دختری مستقل و مغرور است که برای خون خواهی و انتقام مرگ مادرش وارد شرکت تیموری می شود.
برای نابود کردن اسکندر تیموری…
برخلاف تصورش رییس آنجا یک مرد میانسال نیست.
مرد جذاب و غیرتی داستان (معراج) مسبب همه ی اتفاقات گذشته در آنجا است.
فرزند اسکندر تیموری، یعنی پسر قاتل مادر آرام…
بخشی از متن رمان تژگاه
حالم آشوب بود و از شکمم صداهای عجیبی می اومد.
لباس هایم را در رختکن بانوان عوض کردم و بی توجه به صداهای اطراف، شکلاتی که دیروز از خانمی که خیراتی می داد، گرفته بودم و فراموشم شده بود را ...
دانلود رمان آشوب آرام
خلاصه رمان : من هم یک روز آرام بودم.
آرامی آرام، با زندگیه عاشقانه…
من هم روزی زندگی شیرینی داشتم. یک عاشق تمام عیار که عشق را در یک گل رز می دید…
لباس رنگی می پوشید و برای مجنونش لیلی می شد…
همه چیز از آن شبی شروع شد که مجنون رفت و من تنها شدم…
به یاد دارم که پرهام می گفت: رفتن تو ذات آدم عاشق نیست.
اما وقتی به خودم آمدم که درون یک دنیای خاکستری با یک آدم عاشق نما تنها شدم…
و آشوب آرام زندگی من شروع شد…
بخشی از متن رمان آشوب آرام
“آرام”
برای بار هزارم رد تماس زدم…
این پنجمین ...
دانلود رمان هنگامه
خلاصهی رمان : هنگامه قصه زندگی دختری است که عشقی قدیمی و کهنه را درون دل و در سرش دارد.
هنگامه ای که پس از سال ها با عشقی رو به رو شده که مجبور است سال های عاشقی با او را نه به یاد بیاورد و نه مرور کند…
او باید مدیری مدبر باشد…
و هر روز در محل کارش در کنار همان شخصی که سال ها مخاطب خاص روزهایش بوده حاضر شود…
و راز دل را بر زبان نیاورد و در قلب خود مخفی نگه دارد…
بخشی از متن رمان هنگامه
کار باید از روی دلسوزی انجام بگیرد و خودنمایی و خودپسندی در ...
دانلود رمان نقش نگار
خلاصهای از رمان : نگار با مادر و خواهرش زندگی می کند.
او تصمیم می گیرد نقش خود را در زندگی ایفا کند.
همه چیز از آن روزی آغاز می شود که نگار برای کار کردن وارد یک شرکت می شود.
داستان این رمان مبارزه نگار با رسم و رسوم های خانواده اش و کشف کردن توانمندی ها و حس های بی انتهای خودش است…
بخشی از متن رمان نقش نگار
– برو کنار بچه می سوزی…
نگین با اخم از این جمله مامان از کنار سینک کنار رفت و گاز محکمی به خیار نصفه توی دستش زد…
بخار بلند شده از سینک با بوی ...
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.