رمان پگاسوس pdf   نام رمان: رمان پگاسوس نویسنده: ماهور_ابوالفتحی ژانر: عاشقانه خلاصه : مدوسا...همه فقط میدونن که مدوسا یه خائنِ اغواگر بود، زن زیبایی که نتونست پاک بمونه. اما میدونستی در حقیقت مدوسا بخاطر خیانتِ قول پاک موندنش به آتنا تنبیه نشد. اون تنبیه شد چون توی معبد پاکِ آتنا بهش تجاوز شد؟

رمان دارک pdf نام رمان: رمان دارک pdf نویسنده: زهره_ابراهیمی ژانر: عاشقانه خلاصه : "اسفندماه هزار و سیصد و نود و هفت_تهران" _ساعت شش قرار بود خونه باشی و الان ساعت یازده شبه! صدای پر خشمش در تاریکی آشپزخانه باعث شد از جا بپرم و لیوان آب در دستم بلرزد. _این پنج ساعت سرت به چه کثافط کاری بند بود که حتی وقت جواب دادن به گوشیت رو هم نداشتی؟ نگاه خشمگینش زبانم را بند می آورد... بخصوص که حالا چشمانش سرخ شده اش، نمایان گر آن درد لعنتی اش بود. دروغ چرا... ترسیده بودم! صدای بلند ضربان قلبم را به وضوح می شنیدم اما به طرز مسخره ای سعی داشتم ...

رمان پرتگاه ارتحال pdf رمان پرتگاه ارتحال نویسنده: محدثه_کمالی ژانر: عاشقانه غمگین خلاصه: روبه‌رویش ایستاد. وحشت‌زده و لرزان. روبه‌روی مردی که عمیقا از او نفرت داشت. در چشم‌هایش زل زد. پر از ترس و دلهره با گیسوانی پریشان. چشم‌هایی پژمرده. تنی نحیف و خسته که همه راه را دویده. خستگی بر جانش ماند. جنگجوی خوبی نبود. همسرش فاتحه عشق را خواند. این جنگجو دیگر هیچ‌چیز برای از دست دادن ندارد. هیچ چیز...  

رمان خورشید خونین شده pdf رمان خورشید خونین شده pdf نویسنده: محدثه_کمالی ژانر: عاشقانه خلاصه: سهیل پشت پا زد به همه چیز و رو گرداند از عشقی که می‌توانست تسلایش‌ باشد اما نمی‌دانست پنج سال بعد چشمانی را می‌بیند که او را به یاد تمام نداشته هایش می‌اندازد. آنقدر شبیه، آنقدر همتا که عشق را در دلش زنده کرد، اما رازی مگو در چشمان آن دختر هویدا بود. رازی که... نفس را در قفس کردند و از عشق عالمی ممنوعه ساختند که گویی عاشقان بدکاره هایی در جهان هستند ولی آنان نمیدانند که عشق هرگز نمیمیرد گرچه تا بُن دندان مسلح هم به عشق و عاشقی همواره میتازند ولی افسوس، میبازند انسان عشق را فهمید ...

رمان اپسیلون pdf نویسنده: گیسو_خزان ژانر: عاشقانه خلاصه: حامی رییس یه شرکت گردشگری هواییه و شادلی یه اشپز رستوران هردو در یک مهمانی شرکت میکنن شادلی ب عنوان اشپز و حامی مهمان زمانی ک در حال خودشون نیستن اتفاقی باهم میخوابن ک موجب بارداری شادلی میشه شادلی قبل اینکه حامی ببینتش از مهمونی میره ولی چندماه بعد ک میفهمه...

رمان امشب ازت متنفرم pdf رمان امشب ازت متنفرم pdf نویسنده : مهسا_اسدی ژانر : عاشقانه_اجتماعی خلاصه : تا حالا طوفان رو از نزدیک دیدید؟؟ یه طوفان وقتی بیاد همه چیز رو با خودش به یغما میبره… همه چیز رو نابود میکنه خرابی هایی که به یادگار میزاره تا مدتها باقی میمونن و درست کردنشون خیلی سخته… این فقط یه طوفان بود که کل زندگیه “آرتمیس” رو با خودش به یغما برد و اونو با تنی خسته و دلی شکسته جا گذاشت… حالا اون مونده با خرابی های مونده از زندگیش… با آرزوهای داغ شده رو دلش… با بغض های اشک نشده تو گلوش و ...

رمان آخار pdf  (جلد اول) نویسنده : مهسا_اسدی ژانر : عاشقانه_همخونه‌ای_هیجانی خلاصه : این رمان داستان ازدواج اجباری و همخانه شدن مهراد کیانفر بازیگر معروف به همراه آوین دختری هجده ساله و لوند را روایت میکند که... رمان بشدت پیشنهادی پیشنهاد میکنم حتما مطالعه بفرمایید

رمان نیلوفری برای مرداب pdf رمان نیلوفری برای مرداب pdf نویسنده: مهین_عبدی ژانر: عاشقانه خلاصه: سیگار میان انگشت میانی و اشاره‌ام له‌له می‌زد برای مجدد بوسیدن لب‌هایم و پک زدن محکم‌ من! نگاهم به رقص‌نور، دود و عطر و ادکلن‌های در هم ادغام شده عادت کرده بود! این چندمین پارتی‌ای بود که می‌گرفتم؟ نمی‌دانم! سیگار بین لب‌های رژ خورده و درشتم فرستادم و از اعماق وجودم پک زدم و دودش را بیرون فرستادم. -خفه نشی نیلی؟ تنه‌ای که جلو کشیده بودم را عقب فرستادم و پا روی پا انداختم. شلوارک جین و کوتاهم یک وجب پایین‌تر از زانوهایم بود. بدون نگاه به یاسی در جواب سوالش، سوال پرسیدم: -اون بچه ...

رمان به تو عاشقانه باختم pdf رمان به تو عاشقانه باختم pdf نویسنده : آذر_اول ژانر : عاشقانه خلاصه : امیر حسین شریعت مرد مذهبی و جدی.. با مرام و اهل زورخونه! همه بهش می گن اقا سید! یه محل سر اسمش قسم می‌خورن! به خودش قول داده که دورِ عشق و عاشقی رو خط بکشه! قول داده فقط پشتِ زنی باشه که برای یه مدت همخونه شه! زنی که شوهر نداره و بارداره! شوهرش فوت کرده و بیوه‌ی حاملست! تو محل چو میوفته که زنِ شوهر مرده چطور حامله شده! آقاسید دل میده به دلِ مریم خانم.... صیغش می‌کنه و..... روایت یک زندگی واقعی

• جدید ها
• نظرات
• تگ ها