رمان من بی ما pdf
خلاصه: قدمهایش هر آن سستتر از قبل میشد.
لبخند روی لبش رفته رفته میمرد.
دهانش خشک و نگاهش ناباورانه روی قامت او
که پشتش به ترانه بود؛ چرخ میخورد. ضربان قلبش محکم میکوبید و نبض سرش تند میزد. هر ثانیه و هر لحظه که مرد با فرد پشت خط و بیخبر
از او حرف میزد؛ او را در حالت احتضار فرو میبرد. صدای فریاد مرد در فضای خانه پیچید. : ـ ببند دهنتو شیلا! تقصیر اون نیست! اون اصلاً خبر نداره! هر اتفاقی این وسط افتاده مقصرش منم! دیگر برایش مهم نبود که ظرفهای کثیف غذا روی میز ولو بودند. دیگر مهم نبود که خاکستر سیگار روی زمین ...
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.