رمان طالع اغبر pdf نام رمان: رمان طالع اغبر pdf نویسنده : یاسمن_فرحزاد ژانر : #عاشقانه #تخیلی خلاصه: "روایت یه درخت طلسم شدس، درختی که پدرخونده‌ام هر سال یک دختر رو زیر اون درخت سیاه تا سر حد مرگ اذیت می‌کرد. و بعد جسم پر از شهوتشون رو روی یک تخته سنگ قربانی می‌کرد. یک مار پیتون سیاه رنگ داخلش لونه داشت، با چشمای قرمز ترسناکش! اون درخت منو فراخوند، مار سیاه پیتون دور بدنم پیچید و من شبیه یک عروسک از داغی و فشاری که داشت به تنم میاورد مسخ شده بودم. اون هیولا با ارضا کردن روح و جسمم خودشو ازاد کرد و من رو به عنوان ...

رمان کاش من صدات بودم pdf نام رمان: رمان کاش من صدات بودم pdf نویسنده: ماوی ژانر: #عاشقانه #اجتماعی خلاصه: آیسو که به خاطر بدهی مادرش مجبور به کار توی یه شرکت با قرارداد یکساله‌ی بدون حقوق شده بود عاشق رئیس جذاب و مرموزش میشه که از قضا مدلینگم هست، اما اون از ترکیه میره و دخترمون مونده و یه پیشنهاد نامزدی با رئیس جدید اون شرکت که پسر پولدارترین خانواده‌ی ترکیه‌ست و بین دوستاش به شوگرددی معروفه! اما قصه اینجا تموم نمی‌شه چون این شروع یه داستان عاشقانه نیست و این وسط رازای زیادی وجود داره، یه زن از گذشته‌ی اون مرد، رازی که مادر ...

رمان جوانه های غریب pdf نام رمان: رمان جوانه های غریب pdf نویسنده: ناشناس ژانر: عاشقانه خلاصه: بغض گلویم را می‌فشارد که گویا دستانشان را گره زدن بر گلویم. سخت است، خودی باشی اما زخم بخوری. از غریبه نه از آشنا منظورم، هست. که در این جمع،جوانه ای باشی از جوانه های غریب.

رمان سلطنت خون pdf نام رمان: رمان سلطنت خون pdf [سه جلد در یک فایل] ژانر: #مافیایی #معمایی #عاشقانه نویسنده: زهرا خلاصه: وسوسه جنون سلطنت دستان یک پادشاه اغشته به خون است... شرارت یک عفریت،قلب یک شهر را سیاه کرد غارت کردم،انسانیت را و جهنم را در زمین برپا کردم ابلیسی خونخوار از خود ساختم در تختِ خون پادشاهی کردم رانده شدم از درگاه خدا و جهانی را به تباهی کشیدم شیطانِ مجسم امروز،حُکم دیروزِ چشمانِ توست فرشته تو در اتشِ من رقصیدی لمسی سوزان عطشی عظیم گناهی نابخشودنی... من جهان را برایت دوزخ می کنم تو فقط فرشته بمان گر برای من نباشی ممنوعه این مردم شهری من قتل می کنم تو فقط در امنیت بمان تو فرشته درگاه من باش من،شاه خون می شوم!

رمان گلوگاه pdf نام رمان: رمان گلوگاه pdf نویسنده: هانیه_وطن_خواه ژانر: #عاشقانه #انتقامی #هیجانی #ازدواج_اجباری #مافیایی خلاصه: از گلوی من بغضی خفه بیرون می زند… از دست های تو ، روی گلوی من دردی کهنه… گلوگاه سد نفس های من است… و پناه تو چاره این درد…

رمان تاوان گناه pdf نام رمان : رمان تاوان گناه pdf [جلد_دوم مجموعه سه جلدی محفل] The_Society_Series ژانر : #عاشقانه #مافیایی #انتقامی #ازدواج_اجباری#هیجانی #خارجی نویسنده : #ناتاشا_نایت #Natasha_Knight خلاصه : شوهرم از من متنفره. اما تنها مردیه که میتونه منو نجات بده. سانتیاگو که توسط یک غریبه گرفته شده، تنها امید منه. با این تفاوت که نمیدونم مرده یا زنده است. و به همان اندازه که ظالمه، تصور اینکه ممکنه رفته باشه غیرقابل تحمل بود. اما اون 9 تا زندگی داره، هیولای من. هنوز کارش با من تمام نشده بود. و خیلی زود به اتاقم برگشتم و پشت درهای بسته زندانی شدم. دوباره تحت کنترلش بودم. میدونم تحقیر شده‌ام میدونم که میخواد ازم ...

رمان کاژه pdf نام رمان: رمان کاژه pdf ژانر: #عاشقانه #اجتماعی #درام #رئال #خانوادگی #بر_اساس_واقعیت نویسنده : #سارا_ص خلاصه: سایه یه دختر ۲۰ساله آروم و بسیار درونگرا هست کسی که تااین سن هیچ دوست جنس مخالفی نداشته...خیلی اتفاقی توتلگرام با مردی به اسم آراز اشنا میشه و برای مقابله بااین استرس بصورت مجازی باهاش وارد رابطه میشه...سایه بهش اعتماد میکنه وحرفاشون از مساعل عادی به گفتن فانتزی های جنسیتی میرسه اما این رابطه مجازی باقی نمیمونه و سایه خودشو وسط یه رابطه ی مخفی و ممنوعه بامردی که میخواد فانتزی هاشو عملی کنه میبینه....

رمان نابودگر pdf   نام رمان : رمان نابودگر pdf [ جلد_پنجم از مجموعه منظومه_تاریک ] ژانر : #عاشقانه #مافیایی #معمایی #انتقامی خلاصه : توجه: جلد پنجم برای #شدومن_و_لایلا هست. وقتی بی رحم ترین وسواس تاریک ترین تثبیت خود را پیدا می کند چه اتفاقی می افتد؟ او در سایه زندگی می کند. او بر آنها حکومت می کند. او ماه است و او شب تاریکی که او را فرا گرفته است. او توسط شیاطین احاطه شده است و او بزرگترین شیطان از همه آنهاست. و او مال اوست. اشتیاق، وسواس، مالکیت. داستان آنها حکایتی از خطر، انحراف، ترس، آرزوها و تاریک ترین طعم های عشق است. نابودی متولد می شود.

رمان ارامش پنهان pdf نام رمان: رمان ارامش پنهان pdf نویسنده: سمیرا امیریان ژانر: #عاشقانه #هیجانی #انتقامی خلاصه: دلارا دختری است که خانواده خود را سال ها پیش از دست داده است و به تنهایی زندگی می گذراند. روزی آگهی استخدام نیرو برای یک شرکت مهندسی کامپیوتر را در اینستا مشاهده می کند و برای مصاحبه پا به این شرکت می گذارد و با مردی درد کشیده و زخم خورده آشنا می شود،مردی که زندگی دلارا با او گره می خورد و آشنایی که چندان اتفاقی نیست!...

• جدید ها
• نظرات
• تگ ها