توضیحات
رمان پناه دل من PDF کامل
خلاصه رمان پناه دل من PDF کامل :
زینب یه دخترشیطون وپر انرژی که سالهاست آرزو داره بره کربلا بلاخره بعد سالها خانوادشو راضی میکنه باتمام مخالفت ها راهی میشه واتفاقات جالبی میوفته وباعث میشه همه چیز تغییر کنه زینب یه برادر به اسم علیرضا داره که نبود زینب باعث اتفاقات بدی برای علیرضا میشه واین داستان ادامه داره …
قسمتی از رمان پناه دل من PDF کامل :
زینب: (کنار مامان نشستم و سرمو پایین انداختم هنوزم باورم نمیشد، توی افکارم غرق بودم که با صدای بابا به خودم اومدم)
آقامحمد: دخترم، آقا تیام راهنمایی کن برید اتاقت
زینب: (زیر لب چشمی گفتمو از جام بلند شدم و تیامم سرخوش به تبعیت از من بلند شد و باهم از پله ها بالا رفتیم در اتاق و باز کردم ومنتظر شدم وارد اتاق بشه اما همچنان ایستاده بود سرمو بلند کردم و دیدم خیره شده بهم اخمی کردم و با چشمام به اتاق اشاره کردم…تک خنده ای کرد و وارد اتاق شدیم…روی تخت نشست و منم روی صندلی رو به روش نشستم نمیدونم چرا خجالت میکشیدم توی چشماش نگاه کنم، ترجیح دادم با انگشتام بازی کنم)
تیام: این مردی که رو به روت نشسته با همه وجودش عاشقته، خب خانم ستوده من تیامم مردی که هیچ دختری نمیتونست توجه منو به خودش جلب کنه چه برسه قلب منو به دست بیاره اما من عاشق یه دختر شیطون و صاف و ساده شدم؛ زینب ستوده
زینب: (لبخند شیرینی روی لبم نشست) تیام
تیام: جون دلم
زینب: فقط یه شرط دارم(نگران چشم بهم دوخت که ادامه دادم) تا اخرین لحظه عمرم نمیخوام هیچوقت ازت دروغ بشنوم، عشق باید توش صداقت باشه من سادگی توی عشقمون و دوست دارم اینکه همیشه باهم صادق باشیم جز این چیزی نمیخوام، چیزیو ازم پنهان نکن تیام هیچوقت
تیام: قول میدم بهت، هیچوقت دیگه ناراحتت نکنم
خب عروس خانم بله دیگــه؟
زینب: (شیطون خندیدم و گفتم) نوووچ
همین الان رمان پناه دل من PDF کامل رو بخرید این رمان زیبارو مطالعه کنید