رمان زیبا و خواندنی من خانواده داشتم
آیلین دختر قصمون .یه دختره تنهاست که تو سن پانزده سالگی بر اثر تصادف پدر و مادرش و از دست میده.و سرپرستیش بعده
مادربزرگش بوده.
اما آیلین خانم حالا یه دختر بیست و هفت ساله و جراح قلبه.
و حالا میخواد به ایران بیاد.چون مادرش طبق نوشته های دفتر خاطراتش ایرانی بوده.
خوب میدونه که هیچ نشونی ازخوانواده مادریش نداره.ولی با تربیتی که مادرش اونو بار اورده میخواد تو ایران زندگی کنه.
چون دیگه از چیزی به اسم کلاه ...
- 1160 روز پيش
- abbas alimirzaiy
- 65,080 views
- ارسال نظر