دانلود رمان باران بی قرار سوشا بارانا را توآغوشش گرفته بود و اشک میریخت ، سوشا بارانا رو از خودش جدا کرد و از شیشه کوچک به درون اتاق چشم دوخت، پزشک دستگاه شوک را کنار گذاشت و مشغول چک کردن دوباره وضعیت کلاله شد ، سوشا مات زده به صحنه نگاه میکرد پزشک معالج بعد از دادن دستوراتی به چند پرستارحاضر در اتاق از اتاق خارج شد سوشا و بقیه جلوی پزشک ایستادند و…
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.