دانلود رمان نجوا
خلاصه داستان: خندید و گفت: آره بشین به محمد آقا آبدارچی میگم بره داروهات رو بگیره.
خودمم بیرون کار دارم.
می تونی تا زمانی که میره داروهات رو بگیره با خیال راحت رو تخت گوشه اتاق استراحت کنی.
حالت اصلا خوب نیست…
رفتم سمت میز دفترچه رو برداشتم و گفتم :
مرسی… بهتره خودم برم بگیرم و بعدم برم خونه…
خندید و گفت: باید اتفاقی برات بیوفته سپیده خانوم؟!
قسمتی از رمان نجوا
یک پنی سیلین که بزنی خوب میشی.
وای پنی سیلین نه… از دردش که بگذریم من حساسیت داشتم.
سریع گفتم: جناب من حساسیت دارم.
لبخندی زد و گفت که همون ترسه دیگه…
تو درونم گفتم: آره ترسم هست.
اما ...
دانلود رمان مدافع عشق
خلاصه داستان: یکی از چشمانم را می بندم و با چشم دیگر در چهارچوب کوچک پشت دوربین عکاسی ام دقیق می شوم…
هاله لبخند لب هایم را می پوشاند، سوژه ام را پیدا کردم.
پسری با پیراهن شونیز سرمه ای که یک چفیه مشکی نیمی از بخش یقه و شانه اش را پوشانده.
شلوار پارچه ای مشکی و یک کتاب قطور و به ظاهر سنگین که در دست داشت.
حتم داشتم مورد مناسبـی برای صفحه اول نشریه مان با موضوع ” تاثیر طلاب و دانشجویان در جامعه ” خواهد بود…
قسمتی از رمان مدافع عشق
صدا می زنم:
_ ببخشید ...
دانلود رمان جان شیعه، اهل سنت
خلاصه داستان: داستان رمان از زبان دختری اهل سنت و از پای نخل ها و ساحل بندرعباس حکایت می شود.
الهه که با ورود جوانی شیعه به زندگی اش، طعم تازه ای از عشق و عقیده را می چشد و در کشاکش پاک ترین لحظات عاشقانه و ناب ترین دقایق عارفانه، به تبلور باور تازه ای می رسد…
قسمتی از رمان جان شیعه، اهل سنت
صدای قرائت آیت الکرسی مادر، بوی اسفند، اسباب پیچیده در بار کامیون و اتاقی که خالی بودنش از پنجره های بی پرده اش پیدا بود، همه حکایت از تغییر دیگری در خانواده ما می ...
دانلود رمان کمند
خلاصه داستان: زیبایی، تنها ملاک واسه ظاهره آدم ها است.
اگر زیبایی ظاهری نداشته باشی کسی بهت اهمیت نمی دهد.
عاشقت نمی شود. حتی نگاهتم نمی کند.
و شاید یه افرادی هم به خاطر چهره ات که زیبا نیست مسخرت کنند و بهت بخندند.
رمان کمند بازگوی این واقعیته که آدم ها زیبایی واسشون خیلی مهم هست.
کمند دختریه که همه اونو زشت می دونند.
برای یک دختر موضوع عذاب آوریه…
عذاب آوره که به اطرافیانت نگاه کنی و حسرت بخوری.
عذاب آوره جنس مخلاف بی توجه از کنارت رد بشه.
کمند چطور با این موضوع کنار میاد؟ یا اصلا می تونه کنار بیاد؟
قراره چه سرنوشتی براش رقم ...
دانلود رمان سجاده صبر
خلاصه داستان: داستان رمان درباره ی دو شخص به نام های فاطمه و سهیل می باشد که یکی از این دو سجاده نشین و دیگری کاملا متفاوت است.
این دو به شدت به یکدیگر علاقه دارند و با هم ازدواج می کنند و با وجود تفاوت دید و رفتارشون هر کاری می کنند تا زندگیشون رو حفظ کنند اما…
قسمتی از رمان سجاده صبر
وقتی سمانه خانم این خبر رو بهش داد تنش گر گرفت، احساس کرد الانه که از گرما قلبش ایست کنه.
احساس شرم و خجالت باعث می شد آرزو کنه که ای کاش هیچ وقت ازدواج نکرده بود، ای ...
دانلود رمان برزخ اما بهشت
خلاصه داستان: داستان این رمان شرح حال زندگی زنی می باشد که در گیرو دار جدایی است.
سبک روایی داستان به گونه ای است که خواننده به عنوان عنصری از داستان رنج و دغدغه های شخصیت اصلی را احساس می کند…
در دردهایش شریک می شود و آرام آرام در مسیر رسیدن به آرامش با او هم قدم می شود…
قسمتی از رمان برزخ اما بهشت
_رعنا جان سلام…
_رعنای خوبم سلام…
_رعنای عزیزم…
نه، نه، فایده ندارد، نمی توانی بنویسی. نمی توانستم.
چند هفته بود که برای شروع کردن نامه داشتم فکر می کردم.
نمی دانم، نمی دانستم چه بنویسم، از کجا شروع کنم و ...
دانلود رمان رویای بهشت
خلاصه داستان: داستان درباره ی دختر جوانی است به نام فرناز که دانشجوی رشته پزشکی است.
فرناز به جرم قتل همسرش امیر در زندان است.
در این زمان که او تنها مانده ناگهان وکیلی به نام خانم شکوهی وکالت او را بدون دریافت مبلغی برعهده می گیرد و فرناز ماجرای زندگی خویش را برایش تعریف می کند…
قسمتی از رمان رویای بهشت
باور کنید من بی گناه هستم، من فقط مجری قانون افسانه ای شما بوده ام.
چرا تهمت به پیشونی می می زنید که همه چیزش را باخته…
دختریش و جوانیش و حتی تمامی احساسات و عواطفش را، من نمی حوام کسی از ...
دانلود رمان خلوت شب های تنهایی
خلاصه داستان: از پله های زیر زمین چاپخانه بالا آمدم تا در میان ازدحام مردمی که در حال رفت و آمد بودند، شاید بتوانم سهمی از هوای آزاد خیابان داشته باشم و دوباره به آن دخمه باز گردم.
وانت بار برای تخلیه کاغذ درست روبروی چاپخانه پارک کرده بود و راننده به بچه ها در تخلیه کاغذ ها کمک می کرد…
قسمتی از رمان خلوت شب های تنهایی
مقابل دیوار چاپخانه را دو دستفروش بساط کرده بودند که سمت راستش آقای فری با پهن کردن پارچه برزنتی لباس مردانه وارداتی می فروخت و در سمت چپ آقا خانف کتاب ...
دانلود رمان زخم خوردگان تقدیر
خلاصه داستان: دختر جوان در گوشه اتاق کوچک و محقر نشسته بود و به شیطنت خواهر خردسالش نگاه می کرد.
خواهر کوچکش تلاش می نمود تا تکه اسفنجی را به زور در سوراخ گردن عروسکش فرو کند و از آن به جای سر عروسک افتاده استفاده کند.
دختر جوان با نگاه خود تلاش خواهر کوچک را می کاوید و از اینکه خواهرش نمی توانست عروسکی سالم داشته باشد به حالش دل سوزاند.
کودکی و طراوت دختر خردسال نگاه دختر جوان را متوجه گل های سرخ و درشت پرده کرد که می رفتند در اثر تابش خورشید به زردی گرایند.
سه خواهر ...
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.