رمان خواهر شوهر
خلاصه رمان : داستان ما راجع به دو نفره…
دو نفر که با تمام قدرتشون سعی دارن دو نفر دیگه با هم ازدواج نکنن!
یک خواهر شوهـر بدجنس و یـک برادر زن حیله گـــر و اما دوتاشون در حد مــــرگ شیطون!
این دو تا سعی میکنن خواهر و برادرشون ازدواج نکنن چه آتیش هایی که نمی سوزونن…
البته بگما این دو تا در حد مرگ سر زبون دارن اما در حین تمام نقشه هایی که کشیدن یه اتفاقی می افته که باعث میشه مسیر زندگیشون تغییر کنه و…
قسمتی از متن رمان خواهر شوهر
من مایا سرآمدی هستم، دختری ۱۸ ساله که عاشق هنر و ...
دانلود رمان احساس خاموش
خلاصه رمان : داستان این رمان درباره ی دختری زیبا و پولدار به نام باران است.
او حس می کند که احساسش خاموش شده.
اما… رو پای خودش ایستاده…
یک تکیه گاهه محکمه… تکیه گاهه کسایی که عاشقشونه…
این یک اجباره بوده!
و حالا پسری به نام امیرعلی که خیلی هم مغروره سر راه باران قرار می گیره و میگه همه دخترا فقط به پول فکر می کنن…
اما باران تنها مشکلی که در زندگیش نداره پول هست…
قسمتی از متن رمان احساس خاموش
پشت میز کارم نشسته بودم و حساب های این ماه کارخونه رو بررسی می کردم تا مشکلی نداشته باشه.
به بعضی کارمندها نمیشه ...
دانلود رمان طواف و عشق
خلاصه رمان : داستان درباره مردی است که به سبب حادثه ای عشقی که در ۲۵ سالگی برایش رخ داده، تصمیم گرفته هرگز ازدواج نکنه.
ولی بعد از ده سال که می خواهد مشرف به حج عمره بشه مجبور میشه علی رغم میلش ازدواج کند و…
قسمتی از متن رمان طواف و عشق
پنجره ماشین را پایین داد و هوای بهاری را به کام کشییید مطبوع بود.
به محض رسیدن به چهارراه چراغ قرمز شد.
اجبار به ایستادن بود ناچار ترمز کرد.
هنوز درست متوقف نشده بود که صدای بچگانه پسری از پنجره او را مخاطب قرار داد:
_آقا گل… گل می خرید؟
به سرتاپای ...
دانلود رمان از گروگانگیری تا عشق
خلاصه رمان : این رمان برگرفته از زندگی دختر شاد و خنده رویی هست که در یک خانواده ی سه نفره زندگی می کند.
او فرزند آخر خانوادشون هست و دختر یکی یکدونه ی مامان باباش…
توی این رمان بنا به دلایلی که بعدا خودتون می فهمید از یک نفر متنفر می شود و عاشق یک نفر دیگه می شود.
ولی از هیچ کدوم هیچ خیری نمی بینه.
دختر می فهمه عاشق کسی هستش که زندگیش رو تغیر داده.
اسم این دختر رها است که تو هر شرایطی شاد و خنده از صورتش محو نمیشه اگر چه در دلش غم هایی ...
دانلود رمان درنده تاریک شب خلاصه رمان : همیشه به دنبال چیزهای مرموز و عجیب بود.هیچ وقت ترس مانع کشف کردنش نمی شد.دنبال هر رد و موضوع جالبی می رفت تا به نتیجه برسد.همین موضوع ها سرنوشتش را عوض کرد و کنجکاوی بیش از حدش منجر به یک درد پایان ناپذیر شد.دردی سخت و نفس گیر که از او یک آدم دیگر ساخت یک غریبه یک درنده…قسمتی از متن رمان درنده تاریک شبکتاب رو بستم و یه نفس عمیق کشیدم بلاخره تموم شد.قطر کتاب بعدی رو که دیدم عرق نشست رو پیشونیم واای دیگه بسه این یکی رو دیگه ...
دانلود رمان زندگی زناشویی
خلاصه رمان : نورسا دختر جوانی هست که بنا بر دلایلی در سن کودکی به عقد پسر عموی خود در می آید.
مسئول و ولی تام نورسا، پسر عمویش آریان می شود.
آریان از نورسا مانند خواهر کوچکتر خودش مراقبت می کند.
تا اینکه به مرور زمان عاشق نورسای نوجوان می شود.
و این عشق آغاز فصلی جدید و هیجان انگیز و غیر قابل پیش بینی برای هر یک از این دو نفر در دو وادی جداگانه بود تا اینکه نورسا…
قسمتی از متن رمان زندگی زناشویی
با اون صدای نکره اش برای صدمین بار داد زد:
_صاف راه برو.
با حرص و عصبانیت و خشم ...
دانلود رمان تلافی و اما عشق
خلاصه رمان : داستان رمان درباره شخصی به نام نفس است.
یک دختر سرد که تنهاست و به اجبار می رود که با عموش زندگی کنه، در صورتی که نفس با پسر عموش مثل کارد و پنیر هستن…
اما قضیه اینه که اینجا یک مالکیت داریم که حق شاهکار پسر عموی نفس هست.
در عین نفرت مالک نفسه…
یکم عجیبه اما خواندنش ارزش داره.
اما شاهکار قلب دانشگاه، مردی که با دوستاش لقب خوش تیپ ها رو دارن و…
قسمتی از متن رمان تلافی و اما عشق
جلوی در چند بوق پیاپی زد تا باغبان پیر با عجله دوید و در را برایش ...
دانلود رمان نذار دنیا رو دیوونه کنم
خلاصه رمان : می خواهم از دختری بنویسم که تنش زیر رگبار نفرت مردی هست که این دختر گذشته اش رو دزدید.
دختری که خدمتکار خانه ی مردی شد که تا دیروز جرات نداشت حتی تندی کند…
روزگار تلخ می چرخد اما هنوز یک چیزهایی هست…
چیزهایی که قرار است گرفتار کند دختری رو که از زور کتک مردی سرد و مغرور زبانش بند آمد و لال شد…
قسمتی از متن رمان نذار دنیا رو دیوونه کنم
گوشیش را در دستش فشرد.
خوشحالی در تمام وجوش به حرکت در آمده بود.
نگاهی به کارنامه اش انداخت.
معدل بیست جرعه ی لبخند را مرتب ...
دانلود رمان حسرت
خلاصه رمان : عشق کهنه و پنهان کاوه بعد گذشت چند سال از مخفی ماندنش رو می شود.
و این اتفاق هم زمان می شود با رو شدن واقعیات دیگه ای از گذشته…
قسمتی از متن رمان حسرت
تموم روز سگ دو زده بودم تا داروهای مامان رو پیدا کنم اما نتونسته بودم.
کلافه و خسته و ناامید و گرسنه و یخ زده و داغون داشتم بر می گشتم خونه که موبایلم زنگ خورد.
کیان بود، با دست های سر شده از سرما دکمه موبایل رو فشردم و هنوز الو نگفته صدای عصبانیش گوشم رو کر کرد!
_کاوه من دیگه هیچ نسبتی با تو ندارم!
نه ...
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.