دانلود رمان سفید بخت
خلاصه ی رمان : اوایل شب بود.
سه مرد سیاه پوش چون گرگ هایی گرسنه و خشمگین دور میز گرد مهتابی وسیع جلو عمارت مجلل و قدیمی باغ نشسته و در انتظار چهارمین مرد خانواده بودند.
پچ پچ هایی که در طول هفت روز مراسم عزاداری به گوش آنها خورده بود از آستانه تحمل باورشان بیرون بود.
هر سه با ریش های در آمده و ظاهر آشفته…
گر چه نیت های خود را پشت چهره پنهان می کردند…
اما باز هم نشانه ها دیده می شد.
پچ پچ ها پیرامون شایعه ی وجود یک وصیت نامه بود.
آنها بیش از آن که سوگوار از دست ...
دانلود رمان بازی مرگبار عشق
خلاصه ای از رمان : داستان عاشقانه ما سرآغاز عشقی ممنوع بود!
این یک بازی ممنوعه بود که بازیگرهای این بازی مرگبار ناخواسته تن به این بازی بی رحمانه دادند!
همگی نیاز داشتیم به مقدار کمی خوشی!
حتی لحظه ای کوتاه!
که بتوانند رنگ زیبای خوشبختی را بچشند!
اما عده ای قربانی می شوند و خوشبختی را برای مونس خود به یادگار می گذارند!
قسمتی از متن رمان بازی مرگبار عشق
_ بفرمایید خانوم!
عینک دودیم رو از چشم هام برداشتم و از ماشین پیاده شدم.
نرگس و رعنا دم در عمارت بهم تعظیم کردن. با غرور همیشگی، عینک دودی رو دادم به رعنا… شنلم رو ...
دانلود رمان بازگشت گیسو
خلاصه رمان : داستان این رمان در مورد دختری به نام گیسو می باشد.
خانواده ی او مذهبی و دارای عقیده ای خاص هستند، اما گیسو با خانواده اش ناسازگاری می کند.
او بی اعتنا به نصیحت های خانواده اش، مسیر زندگیش را تغییر می دهد.
اما طولی نمی کشد که در این مسیر عاشق می شود و دوباره به شخصیت و اصالت خودش باز می گردد.
قسمتی از متن رمان بازگشت گیسو
به مقابل خود خیره بود و به این فکر می کرد که وقتی به خانه بازگشت چه جوابی بدهد که نه سیخ بسوزد و نه کباب…
از دروغ گفتن متنفر بود ...
دانلود رمان ستاره های بی نشان
خلاصه ای از رمان : داستان رمان درباره ی دختر فقیری است که به همراه مادر و خواهران خود زندگی می کند.
به دلیل خطایی که خواهرش مرتکب می شود، زندگی خانواده دچار تلاطم می شود.
شکوه برای جرمی که مرتکب نشده راهی زندان می شود…
اما از زندان فرار می کند و بی هدف راهی می شود تا به شهری برسد.
او پس از پشت سر گذاشتن سختی های فراوان با پسری آشنا می شود که…
قسمتی از رمان ستاره های بی نشان
هنوز از در نیامده بودم داخل، مادر صدا کرد:
«شکوه، زود بیا توی هال، یک عالمه سبزی داریم که ...
دانلود رمان مردان غریب من
خلاصه رمان : اواخر شهریور ماه بود و نشانه های فصل پاییز بر روی درختان خودنمایی می کرد.
نسیم پاییزی آرامی می وزید که احساسات نیاز را به درد می آورد.
برای او نسیم پاییزی همیشه بوی دوری و تنهایی می داد.
هر چقدر سعی می کرد در دقایق آخر چهره ای شاد و متبسم داشته باشد، موفق نمی شد.
امید در کنارش بود و انگار قصد جدا شدن از او را نداشت…
قسمتی از متن رمان مردان غریب من
صدای تشویق، فریاد و سوت زدن بچه ها سالن ورزشی بزرگ را به لرزه در آورده بود.
جوان ها تیم دانشگاه خود را تشویق ...
دانلود رمان مهر و مهتاب
خلاصه رمان : داستان این رمان درباره ی دختری بسیار مرفه، آزاد و تقریبا رها از هر اعتقادی است.
او با هم دانشگاهی خود که یک شخص جانباز شیمیایی و مذهبی هست و همه ی نزدیکان خود را در بمباران زمان جنگ در یک مهمانی از دست داده است و حالا به تنهایی زندگی می کند آشنا می شود.
با مخالفت خانواده، دختر با اصرار آنها را راضی به ازدواج می کند.
ولی همه ی خانواده به جز برادرش او را طرد می کنند.
رفتار بسیار شیرین و منطبق بر اخلاق پسر باعث می شود که دختر و خانواده اش متحول ...
دانلود رمان بغض بی پناه
خلاصه ای از رمان : عسل دختری لجوج و یکدنده است.
او با تصمیم خود و بدون مشورت با خانواده اش برای کار وارد درمانگاه زندان می شود.
در آنجا پرستار شخصی کهنه مرد مرموز و مبهم زندان می شود.
شخصیت پیچیده و گنگ رامتین، عسل را به سمت خودش می کشاند و بذر عشق را در قلبش می کارد.
تیرداد که به عسل علاقه مند است و دشمن دیرینه ی رامتین، برای از میان برداشتن رامتین وارد این ماجرا می شود و…
قسمتی از متن رمان بغض بی پناه
قطرات آزار دهنده اشک هایم که یکی پس از دیگری روی گونه هایم ...
دانلود رمان به نجابت مهتاب
خلاصه ی رمان : داستان این رمان درباره ی زنی خود ساخته و محکم است.
اما بدون مرد… بدون تکیه گاه و پشتیبان… او به همراه دخترانش با هم تنها زندگی می کنند.
متاسفانه به خاطر شرایطی که این زن دارد خیلی ها او را به چشم یک زن نادرست نگاه می کنند.
او می خواهد خودش باشد و روپای خودش…
خودش یک تکیه گاه برای اطرافیانش باشد تا این که منتظر یک تکیه گاه باشد.
اما نمی داند همان اشخاصی که تا دیروز با هم می خندیدند، امروز به او می خندند و به او تهمت می زنند…
تا این که یکی ...
دانلود رمان سرگیجه های تنهایی من
خلاصه ای از رمان : داستان این رمان درباره ی دختری به نام بهانه است.
بهانه شخصیت مقابل اتابک (شخصیت اول مرد داستان) می باشد، دختری از مانند همه ی دختران دیگر، دختری که اندوه از دست دادن مادر خود را تجربه کرده است.
دختری که حالا یک نامادری دارد، نامادری که با او بد رفتاری می کند.
داستان از جایی شروع می شود که نامادری و پدرش به خارج از کشور سفر می کنند و بهانه برای ادامه ی زندگی به منزل عموی خود اتابک می رود…
قسمتی از متن رمان سرگیجه های تنهایی من
(اتابک)
با صدایی خسته و غمگین ...
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.