دانلود رمان آرامشی از جنس بهار
خلاصه ای از رمان : داستان رمان درباره ی دختری به نام بهار می باشد.
بهار پس از ورود به عمارت اربابی شاهد اتفاقاتی می شود و از زبان اهالی آن عمارت خاطراتی در رابطه با آن اتفاقات می شنود.
این موضوع زندگی بهار را دست خوش حوادثی تلخ و شیرین می کند.
داستان آرامشی از جنس بهار سرگذشت ارباب زاده ها و رعیت زاده ها می باشد، که می توانند در کنار هم بهترین و زیباترین لحظات زندگی را رقم بزنند…
قسمتی از متن رمان آرامشی از جنس بهار
فصل اول “بهار و عمارت اربابی”
بهار به همراه پدرش زندگی می کرد.
آنها از دارایی های دنیا یک مزرعه داشتند که نصف محصولاتش برای ارباب بود.
برای همین وضعیت مالی آنها خوب نبود.
پدرش تازگی ها زیاد نمی توانست راه برود، درد استخوان ها خیلی اذیتش می کرد.
بهار از این وضع زندگی خسته شده بود و می خواست از این روستا برود…
اما پدرش راضی نبود که بهار از روستا برود.
یک روز خدمتکارهای ارباب به دنبال رجبعلی پدر بهار آمدند و گفتند:
ارباب باهات کار داره، سریع باید نزد ارباب بروی.
رجبعلی به بهار می گوید در خانه بماند تا او برود و ببیند ارباب با او چه کاری دارد…
رجبعلی نگران بود، ارباب با او چه کار داشت؟!
او که نصف محصولاتش را به موقع به ارباب داده بود و به ارباب بدهکار نبود.
دلشوره داشت زیرا ارباب مردی زورگو بود.
ارباب یک پسر داشت که پسرش بسیار مهربان بود، او پنج سال پیش با…