| سه شنبه 14 آذر 1402 | 12:49
پارسی رمان
پارسی رمان یک بستر بدون محدودیت برای شما خوانندگان عزیز محترم امیدوارم از همراهی ما لذت ببرید…
دانلود رمان جادوگر نادان
رمان جادوگر نادان 3

دانلود رمان جادوگر نادان 

خلاصه‌ رمان

جهان در حال نابودی‌ است!
حمله شیاطین به انسان‌ها! چگونه باید جلوی حمله‌ی آنها را گرفت؟
فقط یک نفر می‌تواند، کسی که معروف است به جادوگر نادان…
قسمتی از متن رمان جادوگر نادان
-خسته شدم.
مردم از بی کاری، تازه پول هام هم تموم شده… یک پرونده بهم بده!
انمادو: تویا خودت می دونی که الان پرونده به زور گیر میاد… من خودم چند روزه دستم خالیه.
الان دیگه شیاطین کم پیداشون میشه! البته خبر اومده چند روز دیگه قرار یک اتفاق هایی بی افته.
من: اوه… اوه… چه خبره؟
می دونی چند روز، از سه روز شروع میشه و تا بیست یا سی روز ادامه داره!
انمادو: به هر حال من نمی تونم کاری بکنم.

با قیافه ای درهم از اونجا بیرون زدم.
وای داره بارون می باره چه قدر خوب! فکر کنم باید از توکیو برم، شاید برم ایواناکا، شایدم برم کویوتو. هیچ چیز معلوم نیست.

«راوی»
یوکینا در آغوش خواهرش گیاساگا در حال گریه کردن بود، ناگهان هیولای وحشتناک بلند فریاد زد:
-زود باش با من بجنگ! برای اینکه میراث خاندان کاناجی رو به چنگ بیارم، باید فرمانده خاندان رو بکشم.
گیاساگا: من که گفتم بلد نیستم بجنگم.
هیولا: پس یک جایگزین بیار!
یوکینا: اونه‌سان حالا چه کار کنیم؟
( در کشور ژاپن به خواهر، «اونه‌سان» گفته میشه. )
گیاساگا: فرار کن، یوکینا تا جایی که می تونی فرار کن!
یوکینا: اما…
گیاساگا: زود باش برو!
یوکینا با سرعت دوید و از عمارت کاناجی خارج شد، او مانند باد در بین کوچه ها می دوید و گریه می کرد، ناگهان به یک مرد برخورد کرد.
توبا: چه اتفاقی افتاده دختر جان؟!

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: جادوگر نادان
  • ژانر: تخیلی
  • نویسنده: سید مظفر حسینی
  • ویراستار: زهرا رحمانی
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
پارسی رمان
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
آخرین نظرات
  • KamrankiaroChe jorati dashti dokhtar! Damet garm ba in romanet❤...
  • Shayestehکاش یکم بیشتر جلو میرفت داستانش...
  • هلنامقدمیداستانش پیچیده و زیبا بود.ممنون از سایت خوبتون و این رمان جالب...
  • دلویننتیجه گرفتم که هیچ کدوممون وطن درست و حسابی نداشتیم هیچ وقت.هیچ کدوم از مردم دنی...
  • میلادشفیعیخیلی طولانی بود ولی بالاخره تمومش کردم. در کل رمان خوبی بود...
  • https://wwd.com/business-news/business-features/how-to-get-more-instagram-followers-1235787837/We are a group of volunteers and opening a new scheme in our community. Your web...
  • خیام داوودیعالی بود👍✌...
  • میراث ایرانموتیف عالی‌ای داشت.قصه‌ش جدید بود و منو یاد سبک صادق هدایت و کامو انداخت.انگار خ...
  • گندم نظریچقد پیچیده بود.دو بار خوندم تا فهمیدم.ولی متفاوت نوشته شده بود و برام جالب شد یه...
  • حدیث قربانیموضوع قشنگی داشت.میخوام بازم بخونمش از اول.مخصوصا از فصل ده به بعد عالی شد داستا...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.