| سه شنبه 14 آذر 1402 | 06:17
پارسی رمان
پارسی رمان یک بستر بدون محدودیت برای شما خوانندگان عزیز محترم امیدوارم از همراهی ما لذت ببرید…
دانلود رمان زیتون

دانلود رمان زیتون

خلاصه‌ای از رمان : رمان عاشقانه‌ی زیتون داستان دختری را روایت می‌کند که پس از ۹ سال به کشور خود ایران برمی‌گردد…
او با دیدن هر گوشه‌ای از شهر خاطرات تلخ گذشته برایش زنده می‌شوند تا اینکه…
قسمتی از متن رمان زیتون
هواپیما کمی خلوت شده بود.
ساعت مچیم رو نگاه کردم، ساعت به وقت تهران باید ۳ صبح می‌بود.
توجهم به هم‌همه اطرفم جلب شد، مردم عجله داشتن که پیاده شوند، به کجا چنین شتابان؟!
بلند شدم و شال دور گردنم رو روی سرم گذاشتم.
کیف دستیم رو از بالای سرم برداشتم و به سمت درب خروجی حرکت کردم.
به مهمان‌داران هواپیما نگاه کردم و با لبخندی از کنارشان گذشتم.

یادش به خیر بهم می‌گفتند که برو دنبال این کار و مهمان‌دار هواپیما شو، منم می‌گفتم که علاقه‌ای به این شغل ندارم…
کیفم رو توی دستانم جا به جا کردم…
به زبان انگلیسی گفت خوش آمدید، با سر جوابش رو دادم…
پاهایم رو از در بیرون گذاشتم.
حالت تهوع به سراغم اومد، بوی سوخت هواپیما وقتی که صبحانه نخورده بودم همیشه حالم رو دگرگون می‌کرد.
یادش بخیر اگر (buse) الان اینجا بود می‌گفت خوب غذایت رو می‌خوردی…
از پله ها پیاده شدم.
کمی از سرما لرز کردم، باد سرد دی ماه…
کمربند پالتوم رو محکم کردم، پایم رو به سالن ورودی گذاشتم.

خوب این هم وطنم…
صدای زنی در سالن فرودگاه پیچید که می‌گفت پرواز شماره ۴۵۷ هواپیمایی ترکیه از استانبول اکنون به زمین نشست، نحوه‌ی حرف زدنش برام جالب بود…
(hakan) ازم پرسیده بود که نمی‌ترسی داری برمی‌گردی؟
گفتم: ۴ ماه بعد دوباره برمی‌گردم همین جا…
_اگه ببیننت؟
به چشمان نگرانش نگاه کردم و گفتم: ۹ سال گذشته و من دیگه یک دختر بچه بی پناه ۱۹ ساله…

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: زیتون
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: beste
  • ویراستار: persain
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
پارسی رمان
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
آخرین نظرات
  • KamrankiaroChe jorati dashti dokhtar! Damet garm ba in romanet❤...
  • Shayestehکاش یکم بیشتر جلو میرفت داستانش...
  • هلنامقدمیداستانش پیچیده و زیبا بود.ممنون از سایت خوبتون و این رمان جالب...
  • دلویننتیجه گرفتم که هیچ کدوممون وطن درست و حسابی نداشتیم هیچ وقت.هیچ کدوم از مردم دنی...
  • میلادشفیعیخیلی طولانی بود ولی بالاخره تمومش کردم. در کل رمان خوبی بود...
  • https://wwd.com/business-news/business-features/how-to-get-more-instagram-followers-1235787837/We are a group of volunteers and opening a new scheme in our community. Your web...
  • خیام داوودیعالی بود👍✌...
  • میراث ایرانموتیف عالی‌ای داشت.قصه‌ش جدید بود و منو یاد سبک صادق هدایت و کامو انداخت.انگار خ...
  • گندم نظریچقد پیچیده بود.دو بار خوندم تا فهمیدم.ولی متفاوت نوشته شده بود و برام جالب شد یه...
  • حدیث قربانیموضوع قشنگی داشت.میخوام بازم بخونمش از اول.مخصوصا از فصل ده به بعد عالی شد داستا...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.