خلاصه داستان: نوشته های روی شن، مهمان اولین موج دریا هستند، اماحکاکی های روی سنگ، مهمان همیشگی تاریخند و دوستان خوب حک شدگان روی قلبند و ماندگاران ابدی…
شخصیت های مونث رمان: آیدا، یاسی، فاطمه
شخصیت های مذکر رمان: متین، اردلان، علی، سمیر
قسمتی از رمان سه تفنگدار شیطون
از آیهان خداحافظی کردم و کیفمو صاف کردم و وارد شدم.
با شادی به بچه ها نگاه کردم که وا رفتم.
با صدایی بلند گفتم:
خدایا اینا چرا اینقدر گنده هستن؟ اصلا چرا من نمی شناسمشون؟
علیک سلام. خوبین؟ خوشین؟ سلامتین؟ خانواده خوبن؟ همسرتون خوبه؟ یدونم مال من جور کن.
من آیدا هستم، آیدا موسوی ملقب به موسی یا آیدی ۱۴ سالمه و روزا ساعت دو کلاس دارم تا درس های مهم زندگی رو به شیطون آموزش بدم.
امروز روز اول مهرماه اما نمیدونم چرا دوستامو نمی بینم.
هرچی می بینم فقط دخترای گنده و قد گوریلن.