توضیحات
رمان پژواک pdf
رمان پژواک pdf
نویسنده: مهدیه_افشار
ژانر: عاشقانه
خلاصه:
انگشت هایش را بین موهایش سراند. سرش را بالا گرفت
تا اب شالقوار صورتش را نوازش کند.حرکات باران روی عضلاتش
لذتی وصف نشدنی را در وجودش تزریق میکرد.تنش که
از شر کف ها خلاص شد…حوله سفید را دور کمرش پیچاند و
از حمام خارج شد. همین دم اتاقش در هنگام ورود به اتاق خواب..
برنزه دختر را بین ملحفه ای سفید رنگ دید…
اولین چیزی بود که در هنگام ورود به چشمش خورده بود…
موهای قهوه ای رنگ و فر دختر اندام و شانه های استخوانی اش
را از معرض دید خارج کرده بود…
ولی ….. خوش تراش و تو پرش از زیر ملهفه بیرون زده بود و در معرض دید قرار گرفته بود.
نگاهش را به سختی از دختر به جای دیگر منعطف کرد.
تا ساعت دیگر جلسه داشت.
تمام امیدش برای بقای عمرش همین جلسه بود.
باید حتما کاری میکرد. حتی اگر کثیف و ناهنجار بود.
فکرش از زن خوابیده روی تشک تهی و تمام فکر به سمت شرکت بود….
رمان پژواک pdf