پارسی رمان
پارسی رمان یک بستر بدون محدودیت برای شما خوانندگان عزیز محترم امیدوارم از همراهی ما لذت ببرید…
دانلود رمان عصر تلخ

دانلود رمان عصر تلخ  خلاصه‌ رمان : “آرتا”: صبح جمعه بود، صبحی که می توانستم تا خود ظهر از تخت جدا نشوم و بی خوابی های یک هفته گذشته را جبران کنم. با سر و صدای چند تا از بچه ها چشم باز کردم و به ساعت روی دیوار نگاه کردم، خیلی زودتر از چیزی بود که انتظارش را داشتم. با غرغر لب تخت نشستم و گفتم: «صبح زود چیه جار و جنجال راه انداختین؟» شوکا معترضانه گفت: «تو باز امروز از دنده چپ بلند شدی؟» – نخیر، فقط آرزو به دلم موند که یک روز بیدار بشم ببینم ساعت دوازدهه! بهزاد پوفی کرد و گفت: «امروز ...

  • نام کتاب: رمان عصر تلخ
  • ژانر: عاشقانه ، جنایی ، اجتماعی
  • نویسنده: آرام حسینی
  • 1442 روز پيش
  • abbas alimirzaiy
  • 23,978 views
  • 0 کامنت
دانلود رمان اشتباه

دانلود رمان اشتباه خلاصه‌ی رمان : داستان این رمان درباره دختری به اسم آرام می باشد. دختری که در یک خانواده ثروتمند قد کشیده، خانواده ای که در آن هیچ فردی از علاقه و احساسات صحبتی نمی کند. همه درگیر مسائل خود هستند و هیچ محبتی بین افرادش وجود ندارد. این خانواده به یک عهد که از وصیت نامه ی اجدادشان است به سختی پایبند هستند. اقوام رادپویا عهد کرده اند که با غریبه ها ازدواج نکنند. آرام رادپویا دختری هست که می خواهد این عهد را بشکند اما… قسمتی از متن رمان اشتباه دست هامو کشیدم سمت گوش هام و گوش هامو محکم نگه داشتم و فشار دادم ...

  • نام کتاب: رمان اشتباه
  • ژانر: عاشقانه ، غم‌انگیز ، اجتماعی
  • نویسنده: مائده بیدگلی
  • 1443 روز پيش
  • abbas alimirzaiy
  • 29,046 views
  • 0 کامنت
دانلود رمان بغض محیا

دانلود رمان بغض محیا خلاصه‌ رمان : مادرم: محیااااااا… انگشتانم را عصبی در هم پیچیدم و از جا بلند شدم. عصبی می شدم وقتی که مادرم به این شکل صدایم می کرد. حتما کاری برایم داشت که اینگونه دنبالم بود. به آشپزخانه که رسیدم مادر و عمه مرجان مشغول سبزی پاک کردن بودند. پوزخندی زدم… نگفتم؟؟؟ مادر فقط برای کاری صدایم می کرد، وگرنه کاری با من نداشت… قسمتی از متن رمان بغض محیا با احترام رو به روی مادرم ایستادم. – جانم مادر… کلافه با آرنج موهایش را عقب داد و بی این که نگاهم کند گفت: – بیا اینجا کمک دختر یکسره تو اتاقتی که چی؟؟؟ مگه نمی بینی چقدر رو ...

  • نام کتاب: بغض محیا
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: سپیده تهرانی
  • 1443 روز پيش
  • abbas alimirzaiy
  • 29,716 views
  • 0 کامنت
دانلود رمان تندیسگر عشق

دانلود رمان تندیسگر عشق خلاصه‌ی رمان : داستان رمان درباره پسری به نام سعید می باشد که از اعضای انقلابی هست. او به دختر یکی از تیمسارهای ارتش علاقه‌مند می شود و… “سخنی از نویسنده رمان: چندی قبل از زبان دوستم خاطره کوتاهی از یک شهید شنیدم که عاشقانه خیلی زیبایی داشت. (متاسفانه نام شهید عزیزمان اصلا یادم نیست به همین دلیل خودم یک نام برای ایشان گذاشتم) قسمت هایی از داستان رمان بر مبنای روایتی است از یک راوی… داستان در دو زمان متفاوت می باشد سال های ۱۳۵۷ و ۱۳۹۳…” *هرگونه تشابه اسمی زاده فکر نویسنده است* قسمتی از متن رمان تندیسگر عشق { وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ ...

  • نام کتاب: تندیسگر عشق
  • ژانر: عاشقانه ، مذهبی
  • نویسنده: مونیکا
  • 1443 روز پيش
  • abbas alimirzaiy
  • 23,944 views
  • 0 کامنت
دانلود رمان اسم من آلیاست

دانلود رمان اسم من آلیاست خلاصه‌ رمان : آلیا: در بیشتر روزهای زندگیم به این سوال بزرگ که پنهان شدن پدر و مادرم هست فکر می کنم. حتی چند وقتی است که قصد دارم برای پیدا کردن جواب همه ی سوال هایی که در سر دارم از این عمارت خارج شوم. خیلی دلم می خواهد به دنبال حقیقت زندگیم بروم، من باید برای رسیدن به این هدف رضایت و اجازه آقای خان را بدست بیاورم… در همین افکار بودم که یک دفعه خوردم به یک شخصی، داشتم می افتادم روی زمین که من را گرفت. آن شخص یک پسر بود و… قسمتی از متن رمان اسم من ...

  • نام کتاب: رمان اسم من آلیاست
  • ژانر: عاشقانه ، اربابی ، هیجان‌انگیز ، طنز
  • نویسنده: مائده بیدگلی
  • 1443 روز پيش
  • abbas alimirzaiy
  • 35,502 views
  • 0 کامنت
دانلود رمان از روزی که رفتی

دانلود رمان از روزی که رفتی خلاصه‌ رمان : قسمتی از زندگی زنی به نام آیه می باشد که با توجه به آرمان های همسرش گام برداشته و در جایگاه همسر یک مدافع حرم به سمت جلو در حرکت است. ارمیا مردی که اعتقاداتش ضعیف شده و در بحران دست و پا می زند… و دختر ی به نام رها که در بندهای زیادی اسیر است… “تقدیم به از جان گذشتگانی که امنیت آور این سرزمین شدند. آنان که دنیا را جا گذاشته و خدا را در گریه های کودکان و زنان بی دفاع می دیدند.” قسمتی از متن رمان از روزی که رفتی برف آنقدر بارید ...

  • نام کتاب: رمان از روزی که رفتی
  • ژانر: عاشقانه ، مذهبی
  • نویسنده: سنیه منصوری
  • 1443 روز پيش
  • abbas alimirzaiy
  • 61,579 views
  • 0 کامنت
دانلود رمان شکسته هایم بعد تو

دانلود رمان شکسته هایم بعد تو خلاصه‌ی رمان : تو را دوست می دارم! نه به خاطر چشمان زیبایت! نه به خاطر صدای روح نوازت! تو را دوست می دارم به خاطر نجابت صدایت! به خاطر صدای بی صدای خنده هایت! به خاطر شرم نگاهت! تو را دوست می دارم، به خاطر حرمت هایی که با تو شکسته نمی شود! دخیل بسته ام به ضریحت… ضریح سیاه تو حاجت روا می کند دل خسته و غبار گرفته ام را بانو!… قسمتی از متن رمان شکسته هایم بعد تو “تقدیم به اسوه ی صبر و مقاومت بی‌بی جانم حضرت زینب (ع)… باشد که مورد عنایت ایشان باشند تمام پاسدارانِ سرزمین عزیزم ...

  • نام کتاب: رمان شکسته هایم بعد تو
  • ژانر: مذهبی ، عاشقانه
  • نویسنده: _سنیه منصوری
  • 1443 روز پيش
  • abbas alimirzaiy
  • 71,345 views
  • 2 کامنت
دانلود رمان زرد

دانلود رمان زرد  خلاصه‌ی رمان : به پرندگان بگو شاخه هایت را فراموش نکنند… پاییز آخرین حرف درخت نیست!!! قسمتی از متن رمان زرد باران شدت گرفته بود شُرشُر میزد، انگار می خواست همه جا رو یک باره بشوید. سر چهارراه یک کیوسک سرپوشیده قدیمی بود. کیفم رو روی دوشم محکم کردم، دویدم سمتش و زیرش پناه گرفتم. تا خانه حدود پنجاه متری راه مانده بود. پوشه دکمه دارم رو از توی کوله ام در آوردم که بگیرم روی سرم، هیچ وقت از باران هایی پاییزی خوشم نمی اومد. کلا وضعیت آب و هواش مشخص نیست. پوشه رو روی سرم گرفتم و مانند قاتل های سریالی از کیوسک زدم ...

  • نام کتاب: دانلود رمان زرد
  • ژانر: عاشقانه/طنز/اجتماعی
  • نویسنده: سیده نرجس کشاورزی
  • 1444 روز پيش
  • abbas alimirzaiy
  • 26,334 views
  • 0 کامنت
دانلود رمان پلاک پنهان

دانلود رمان پلاک پنهان خلاصه‌ رمان : داستان رمان درباره دختری مهربان به نام سمانه است. او در عرصه‌ های فرهنگی و اجتماعی دانشگاه فعالیت می کند که به دلیل رابطه‌ فامیلی با یکی از مردهای خانواده، هدف انتقام یک گروه خلافکار می شود. این موضوع سبب می شود که در انتخابات، اتفاقی دور از انتظار برایش اتفاق بی افتد… قسمتی از متن رمان پلاک پنهان – سمانه بدو دیگه… سمانه در حالی که کتاب هایش را در کیفش می گذاشت، سر بلند کرد و چشم غره ای به صغری رفت: – صغری یکم صبر کن، می بینی که دارم وسایلم رو جمع می کنم… – به جان خودم ...

  • نام کتاب: پلاک پنهان
  • ژانر: مذهبی/اجتماعی
  • نویسنده: فاطمه امیری
  • 1444 روز پيش
  • abbas alimirzaiy
  • 19,492 views
  • 0 کامنت
ورود کاربران
  • abbas alimirzaiyسلام عزیز به پشتیبانی سایت پیام بدید با شماره ی 09944563705 خانم محمود ابادی...
  • abbas alimirzaiyسلام عزیز به پشتیبانی سایت پیام بدید با شماره ی 09944563705 خانم محمود ابادی...
  • Atiسلام من هزینه رمان فرشته یا شیطان رو پرداخت کردم چطور بدستم میرسه...
  • امیریمن امروز هزینه رمان زر پران را پرداخت کردم ولی دانلود نشد....
  • abbas alimirzaiyسلام عزیز به پشتیبانی سایت پیام بدید با شماره ی 09944563705 خانم محمود ابادی...
  • abbas alimirzaiyسلام عزیز به پشتیبانی سایت پیام بدید با شماره ی 09944563705 خانم محمود ابادی...
  • abbas alimirzaiyسلام عزیز به پشتیبانی سایت پیام بدید با شماره ی 09944563705 خانم محمود ابادی...
  • elhamshr_2008رمان خرمن ماه منظورمه...
  • elhamshr_2008سلام من برای این رمان پول پرداخت کردم و خطا داد ۲ بار تکرار کردم و هر ۲ بار هم پ...
  • الهام شفیعی رادسلام اقدام به خرید کتاب کردم ولی پیام زد که سوییچ مقصد قفله که دوباره زدم و همون...
اینماد
درباره سایت
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.